𝟸𝟸

312 45 1
                                    

برگه ی قبل خاطراتم پاره کردم اما خیلی زود پشیمون شدم و دوباره نوشتمش

هیچوقت فکر نمی‌کردم پای یکی دیگه به دفترم باز بشه
تهیونگ نمی‌خوای ادامه اش بشنوی؟ اینکه چطور با دیدن مردی که غرق بوسیدن یکی دیگه در آسانسور بود تا بناگوش قرمز شدم؟
شرم‌اور بود که شناختمش! یعنی آقای تتو نمیتونست کارش رو تخت انجام بده؟

[جیمین]

𝚏𝚛𝚘𝚖 𝚖𝚎 𝚝𝚘 𝚢𝚘𝚞Donde viven las historias. Descúbrelo ahora