تو هم فکر میکنی طلسم شدم؟
هنوز تپه ای از بستنی شکلاتیم دست نخورده مونده بود، میخواستم بقیه اش در خونه بخورم
ولی آقای تتو نذاشت!
نه اینکه کارش عمدی باشه
میدونی که پله های آپارتمانم زیاد و نمیتونم ازشون بالا برم
به خاطر همین صبر کردم آسانسور برسه ولی کاش نمیرسید
میتونی باور کنی چی دیدم؟
هنوزم خجالت میکشم
دست بزن به گونه هام
هنوز داغن
میخوام چشمام ببندم
یعنی باید اینکارو بکنم
نمیتونم
این صحنه چه جذابیتی داره که میخوام بهش خیره بشم؟
خودمم نمیدونم[جیمین]

YOU ARE READING
𝚏𝚛𝚘𝚖 𝚖𝚎 𝚝𝚘 𝚢𝚘𝚞
Romance﴿اَز مَـــنـ بــِـه تُــــو﴾ جیمین بعد از دریافت کارت نامزدی تهیونگ احساس پوچی میکنه. میخواد از همه چیز فاصله بگیره حتی از آدمهای اطرافش. بخاطر همین به ساختمانی جدید نقل مکان میکنه و در اونجا با همسایه ی مرموز و تتودارش اشنا میشه. *** فصل اول[کامل...