همه چیز فوقالعاده پیش میره
دیروز جونگکوک با خواهرم آشنا کردم
واسه اولین دیدار
همون لحظه ی اول شناختش
کی میتونه مردی که عکساش رو در و دیوار سئوله رو نشناسه؟
خوشحالم
و هم ناراحت
فکر میکنم این اخرین روزی که خاطراتم روی کاغذ مینویسم
مطمئنم یه روز دلم برای انجام دادنش تنگ میشه
شاید هم نه
من جونگکوک دارم
اون به حرفام با دقت گوش میکنه
به احساساتم اهمیت میده
تو فقط یه کاغذی
من دردا و غصه هام نوشتم
تو گوش دادی
مثل یه دوست خوب بی منت اینکارو واسم کردی
اما نتونستی دردی از دردام دوا کنی
نوشتنشون دیگه فایده نداره
خاطرات عزیزم
برای همیشه خدافظ[جیمین دوست داشتنی تو]
BINABASA MO ANG
𝚏𝚛𝚘𝚖 𝚖𝚎 𝚝𝚘 𝚢𝚘𝚞
Romance﴿اَز مَـــنـ بــِـه تُــــو﴾ جیمین بعد از دریافت کارت نامزدی تهیونگ احساس پوچی میکنه. میخواد از همه چیز فاصله بگیره حتی از آدمهای اطرافش. بخاطر همین به ساختمانی جدید نقل مکان میکنه و در اونجا با همسایه ی مرموز و تتودارش اشنا میشه. *** فصل اول[کامل...