𝟼𝟹

283 49 0
                                        

بهش پیشنهاد دوستی نده
هنوز زوده
نمی‌شناسیش
جمله هایی که کل هفته در مغزم رژه میرفتند
حتی اگه صدای جونگکوک درونم مانعم میشد
پسش میزدم
دو ماه زمان زیادی نیست
اما کمم نیست
فکر میکنم به اندازه ی کافی شناختمش
بلوندی از تنهایی متنفره
و همینطور برهنه بودن من
عاشق بستنیه
و یه رابطه ی شکست خورده داره
اطلاعاتی که دارم محدوده
اما برای شروع یه رابطه کافیه
شناخت میتونه طی دوستیمون ایجاد بشه
باورم نمیشه قراره بهش بگم
از اینکه ازش خوشم میاد
نه فقط به عنوان یه همسایه ی مرموز
میخوام هرروز بعد از برگشتن از پارک جنگلی
لبهاش ببوسم
دستاش بگیرم و باهمدیگه قدم زنان بستنی بخوریم
خب من یه منحرف نیستم
ولی دوست دارم اون لحظه گونه ی اغشته به بستنیش لیس بزنم
میخوام بهش حس امنیت بدم
وقتی گریه کرد در اغوشم بگیرمش
فکر میکنم زیادی در مقابلش رمانتیک به نظر میرسم
لعنتی..
بلوندی از واحدش بیرون اومد
فقط امیدوارم همه چیز خوب پیش بره

[جونگکوک]

𝚏𝚛𝚘𝚖 𝚖𝚎 𝚝𝚘 𝚢𝚘𝚞Where stories live. Discover now