باید پیشنهادش قبول کنم؟
اینطور نیست که بخواد باهام ازدواج کنه یا چیز دیگه ای
فقط یه قرار شام ساده واسه جبران کردنه
دوست دارم ردش کنم، اون حتی تایپمم نیست
ولی امشب خیلی احساس تنهایی میکنم
برای یکبار هم که شده میخوام از فکر کردن به تهیونگ دست بردارم و از قرار شام دو نفرمون لذت ببرم
امیدوارم مشروبش شیرین باشه
به اندازه ی کافی تلخی رو در زندگیم حس کردم
ممکنه بعدش مست کنم
بالا بیارم
یا حتی دوباره لبهای اقای تتو رو ببوسم
راستش زیاد هم بد نیست
اگه این اتفاق دوباره بیوفته
تهیونگ؟
تو که ازم متنفر نمیشی نه؟
این حق منه بعد از اینکه ترکم کردی زندگی کنم
ممکنه یه روز با کسی وارد رابطه بشم
اینکه اون شخص تو نباشی قلبت به درد میاره
درست مثل من که وقتی تو رو با میهو دیدم به سینه ام چنگ زدم
درد داشت
دوست ندارم این حس دوباره تجربه کنم
و همینطور تویی که باعث این عذاب شدی
شاید وقتش باشه همه چیز پشت سر بذاریم و نگاهی به اطرافمون بندازیم
هنوز آدمهایی هستن که میتونن جایگزینمون بشن[جیمین]

YOU ARE READING
𝚏𝚛𝚘𝚖 𝚖𝚎 𝚝𝚘 𝚢𝚘𝚞
Romance﴿اَز مَـــنـ بــِـه تُــــو﴾ جیمین بعد از دریافت کارت نامزدی تهیونگ احساس پوچی میکنه. میخواد از همه چیز فاصله بگیره حتی از آدمهای اطرافش. بخاطر همین به ساختمانی جدید نقل مکان میکنه و در اونجا با همسایه ی مرموز و تتودارش اشنا میشه. *** فصل اول[کامل...