𝟹𝟶

294 44 2
                                    

اسمش میهوئه!

نمیتونم به این اسم صداش بزنم
کاش هیچوقت بدنیا نمیومد
کاش هیچوقت دوست صمیمی جیمین نبود
به هرحال دلم براش میسوزه
با کسی ازدواج می‌کنه که قلبش واسه کس دیگه ای میتپه
بعد از این هم قرار نیست جاش بگیره
امیدوارم جیمین هم متوجه بشه که چقدر دوستش دارم
به خاطر آینده امون روی رابطمون قمار کردم
امیدوارم همه چیز به خوبی پیش بره
انوقت میتونم با دستهای پر پیش جیمین برگردم
مطمئنم وقتی دلیلم واسه جدایی رو بشنوه دوباره قبولم میکنه
من کس دیگه ای رو بازیچه کردم چون میخواستم همه چیز برای تو مهیا باشه
زندگی عاشقانه خیلی خوبه
اما بدون پول چقدر دیگه میتونستیم دوام بیاریم؟
تا اونروز منتظرم میمونی نه؟
میترسم جیمین
از اینکه کس دیگه ای وارد زندگیت کنی
تو که اینکارو نمیکنی نه؟
فقط یکم دیگه صبر کن
من میام و دستهایی که ول کرده بودم رو دوباره میگیرم
دوباره همدیگه رو میبوسیم
دوباره در گوشت زمزمه میکنم دوست دارم
کلماتی که خیلی وقت پیش از یاد رفتن رو
و دوباره هایی که برامون خاطره شده
همه چیز تکرار میشه
آرامش، اغوشت، حمام های دو نفری
شاید بعدا تصمیم بگیریم بچه دار بشیم
یه پسر، یه دختر
خوب نیست؟اگه هردوشون شبیه تو باشن؟
وقتی نباشی در چشماشون نگاه کنم و یاد تو بیفتم
جیمین من دیوانه وار منتظر اون لحظه هستم

[تهیونگ]

𝚏𝚛𝚘𝚖 𝚖𝚎 𝚝𝚘 𝚢𝚘𝚞Donde viven las historias. Descúbrelo ahora