𝟺𝟽

226 41 0
                                    

ما همدیگه رو بوسیدیم

خیلی پرحرارت ولی پای عشق در میون نبود
به خاطر همین ازش متنفر شدم
می‌خوام باهاش بهم بزنم!
بازیمون داره خطرناک میشه
فقط امیدوارم ازم رابطه ی جنسی نخواد
نمیتونم با کسی بخوابم که دوسش ندارم
وقتی اولین بار انجامش بدیم
تبدیل به چرخه ی عادت میشه
وابستگی که جدا شدن ازش سخته
حتی ممکنه ازم حامله بشه
راستش من هنوز امادگی پدر شدن ندارم
پسری که تازه مستقل شده و کار پیدا کرده
نمیتونه از پس هزینه های یه نفر دیگه بربیاد
حتما بعدش باید ازدواج کنیم
اون ازم میخواد یه خونه ی بزرگتر بخریم
و همینطور ماشینی که اخر هفته ها باهاش بیرون بریم
یه زندگی خیلی معمولی که برای سانا ایده ال محسوب میشه
تصور کردنش سخته
قبلتر از این جی یونگ بود که ارزو داشتم تا اخر عمر کنارش بمونم
خیانتش من رو به خودم اورد
فکر کردن به اینکه قراره رد پای زنی در زندگیم پیدا بشه
یکی از محالاته

[جونگکوک]

𝚏𝚛𝚘𝚖 𝚖𝚎 𝚝𝚘 𝚢𝚘𝚞Where stories live. Discover now