𝟻𝟽

227 48 3
                                    

بالاخره تونستم ادرس خونه اش پیدا کنم
تمام این مدت دنبالش میگشتم
جیمین من یه گوشه از این شهر مخفی شده بود
منصفانه نبود که من رو انقدر بیتاب دیدنش کنه
از کی تا به حال بی رحم شده بود؟
بین راه نزدیک یک گلفروشی پارک کردم
بوی گل‌های رزش مسخ کننده بود
چند شاخه همراه ربان قرمز رنگ براش پیچیدم
تنها گلی که معنی عشق رو میداد
من هنوزم عاشقشم
هرروز دیوانه وار به عکس های دو نفرمون خیره میشم
از پشت صفحه شیشه ای میبوسمش
از هم دوریم
اما قلب من همیشه همراهشه
کاش اونهم همین احساس داشته باشه
با استرس وارد ساختمانش شدم
واحدها زیاد بودند
و بین طبقه سردرگم میچرخیدم
با این همه ادرس درست پیدا کردم
دستم روی زنگ گذاشتم اما نتونستم فشارش بدم
فقط یکم دیگه کافی بود قلبم از سینه بیرون بیاد
من هنوز با احساسم می‌جنگیدم
فکر نمی‌کردم در یک آن همه چیز به واقعیت تبدیل بشه
جیمین جلوم ظاهر شد
لبخند روی لبش داشت
تعجب کردم از اینکه تونسته بود به این اسونی اشتباهم ببخشه
"اقای تتو"
اما بعدش انگار سطل اب یخ روی سرم خالی کردند
ظاهرا به کس دیگه ای لبخند میزد
جیمین من به مرد دیگه ای نگاه میکرد
مردی که من نبودم
تهیونگش

[تهیونگ]

𝚏𝚛𝚘𝚖 𝚖𝚎 𝚝𝚘 𝚢𝚘𝚞Donde viven las historias. Descúbrelo ahora