انقدر ساکت بودیم که اگه بگم صدای بال زدن مگسو میشنیدم اغراق نکردم از طرفی هم نمیشد نقاشی کرد چون ماشین در حال حرکت بود و نقاشیهام شبیه مربای شاتوت لهیده میشد البته اگه لویی با بدجنسی ترمزهای سخت نمیزد میتونستم یه چیزی ازشون در بیارمالسا:"میشه یه چیزی بگی حوصله ام سر رفت"
لویی:"ببخشید که دلقک بازی بلد نیستم که خانم رو سرگرم کنم."
اون داشت باهام شوخی میکرد؟ دلقک تر از اون خودش بود تمام مدت همینکارو میکرد با ناباوری داشتم نگاش میکردم بنظر یکم دلخور میومد و اصلا بهم نگاه نمیکرد.السا:"میشه بگی چته؟"
اون همونطور که با اخم به جاده نگاه میکرد گفت:"هیچی"
السا:"نه تو بطرز ضایعی یه چیزیت هست."
لویی:"نه مشکلی ندارم."
منم که دیدم چیزی نمیگه شونه امو بالا انداختم و سعی کردم دوباره نقاشی بکشم که اینبار مدادو از دستم کشید
من اعتراض کردم:"هی؟"
ولی اون بیتوجه به من مدادو از پنجره پرت کرد بیرون و تقریبا جیغمو درآورد:"تو دیوونه ای؟ لعنت بهت چرا مدادمو دور انداختی؟"
لویی:"این نقاشیهات رو اعصابمه."
السا:"چرا انقدر ازشون بدت میاد چون اون نقاشی رو که شبیه هاسکی کشیدمتو پیدا کردی؟"
لویی:"نه از همشون بدم میاد."
السا:"تو چه مرگته؟"
لویی:"چرا میخوای از شرم خلاص شی؟"
السا:"اوه پس مشکلت اینه میخوای بزنی زیر شرطبندی"
لویی:"قضیه اصلا شرطبندی آشغالمون نیست."
السا:"پس چیه؟ تو گفتی از نقاشیهام بدت میاد و اینکه من میخوام از شرت خلاص شم ببین من بازیچه ات نیستم یه شرطی بستی و باید با عواقبش کنار بیای."
دیگه کم کم داشتم میترسیدم چرا اون باید بخاطر شرطبندی عصبانی باشه؟ یا اینکه از نقاشیهام بدش بیاد اینا همش فقط یه معنی میده اینکه اون بخواد من ببازم که میرسه به قسمت دوم شرطبندی که اگه ببازم باید اونوقت باکرگیمو به لویی بدم.
لویی:"شرطبندی اصلا جز نگرانیهای من نیست فقط میخوام بدونم چرا میخوای از شرم خلاص شی؟"
السا:"تو چی تو فکرت میگذره؟"
چیزی نمونده بود از ترس گریه کنم من تازه داشت باورم میشد که لویی قصد بدی نداره چقدر احمقم که بخاطر اینکه منو از گلوله هایی که قرار بود بهم بخوره نجات داده باورش کردم اما کی حاضره بخاطر دختری که فقط برای سواستفاده به خونه اش آورده گلوله بخوره؟ حسابی با افکارم گیج و سردرگم بودم که لویی گفت:"چرا انقدر مصممی که ازم دورشی؟"
YOU ARE READING
Daddy
Fanfictionمن 18 سالمه تو فقط 5 سال ازم بزرگتری چطور میتونی بابام بشی؟ Cover by: @_exentric_