جواب سوال‌های شما⁦^_^⁩

4.7K 596 174
                                        

نگاهی به فضای تاریک سالن رقص مخروبه‌ای که وسط جنگل بود می‌ندازم، بعضی از آینه ها شکستن و خرده هاشون روی کف سالن پخش شده.

_ حالا چرا اینجا؟!

+ نمی‌دونم، ولی بنظرم اومد اینجا جای خوبی برای کار امروزمون باشه!

بی هدف سری تکون می‌دم و منتظر شخصیت‌های داستان می‌مونم، درست چند لحظه بعد در زنگ زده‌ی سالن با صدای جیرجیر آرومی باز میشه و اونا یکی یکی وارد میشن.
بی حرف بهشون اشاره میکنم که روی صندلی هایی که از قبل براشون اماده کردم بشینن و خودم هم کنار اون، روی صندلی، رو به روی شخصیت‌ها می‌شینم.
نگاه کوتاهی به ورقه‌های سوالی که تو دستمه می‌ندازم، بیش از حد انتظارم بودن!
صدای کشیده شدن کف کفش‌های کسی روی کف سالن باعث میشه نگاهم رو از ورقه ها بگیرم، تهیونگ رو میبینم که برخلاف همیشه لباس آبی رنگی تنشه و بی توجه به ما جلوی یکی از آینه ها به آرومی می‌رقصه.

_ ته، بیا بشین، می‌خوام ازتون سوال بپرسم!

با بی قیدی شونه‌ای بالا می‌ندازه.

+ تا به من برسه طول میکشه!

بیخیالش می‌شم و صدام رو صاف میکنم.

_ خیلی خب، ازتون خواهش میکنم به سوالایی که ازتون پرسیده میشه با صداقت جواب بدین.
سورا، مینا، هانا، سالی و سارا، از شماها اول از همه می‌پرسم.
خب، سارا اماده‌ای؟!

با چشم‌های آبی رنگی که بی شباهت به چشم‌های پسرش نبود، بهم خیره می‌شه و با مهربونی لبخند می‌زنه. لبخندش زیباست. آرامش‌بخشه.

+ من اماده‌ام!

_ اینکه جونگ‌کوک عاشق تهیونگ بشه خوشحال می‌شی یا ناراحت؟!

+ متاسفانه من برخورد زیادی با جونگ‌کوک نداشتم، زمانی که من تو تصادف مردم، جونگ‌کوک یه پسر بچه‌ی کوچیک بود، ازش چیزی به یاد ندارم.
ولی چرا باید از اینکه یکی عاشق پسرم بشه ناراحت بشم؟!
این باعث خوشحالیمه که تهیونگ هم یکی رو داشته
باشه که عاشقش باشه، بنظرم این خیلی زیباست. هرچند اگر به نظر خیلی‌ها این موضوع نامتعارف باشه.

_ اگه زنده بودی می‌ذاشتی تهیونگ به رقصیدن ادامه بده؟!

سارا آهی می‌کشه و به تهیونگی که بیخیال از هرچیزی تو عالم خودشه خیره می‌شه.

+ من وقتی تهیونگ رو باردار بودم، پزشکم و دوک هوا منو از رقصیدن منع کردن و من توی اون لحظات بیشتر از همیشه غمگین بودم چون نمی‌تونستم کاری رو که بهم قدرت و انگیزه میده انجام بدم. حتی گاهی اوقات یواشکی به سالن رقصم می‌رفتم و برای چند لحظه‌ی کوتاه هم که شده بود، میرقصیدم.
حالا بااین وجود، چطور می‌تونم پسرم رو از رقصیدن منع کنم وقتی که خودم اینکارو نکردم؟!

𝑱𝑼𝑺𝑻 𝑫𝑶 𝑾𝑯𝑨𝑻𝑬𝑽𝑬𝑹 𝒀𝑶𝑼 𝑾𝑨𝑵𝑻!Where stories live. Discover now