_رو ضبطیم.
صدای کارگردان از پشت صحنه اومد و جیمز با خنده گفت:《 خانم ها و آقایان! دارسی کویین اینجاست تا با ما spill the guts or fill the guts رو انجام بده.》 مردم جیغ زدن و من لبخند زدم و برای همه دست تکون دادم.
با اینکه لباسی که توی تنمه زیاد برای زمستون مناسب نیست، اما خیلی دوستش دارم. لباس راحتیه و یکی از شاهکار های مدیه.
_ خب ما اینجا اسموتی ماهی سالمون، اسپرم بوقلمون، زبون گاو، بزاغ پرنده، معجون ماست و مورچه، سس آتشین مکزیکی و تخم مرغ هزار ساله داریم. هر کدوم از ما که به سوالی که ازش میپرسن جواب نداده، باید یکی از این خوراکی ها رو که طرف مقابل انتخاب میکنه، بخوره.
مردم دست زدن. من قیافمو مچاله کردم و توی دلم برای هزارمین بار به ساوانا فحش دادم. فیلمبرداری صبحه و من طبق معمول فقط یه قهوه خوردم و یه راست اومدم اینجا! چجوری همچین چیزایی رو بخورم اخه؟
خانم کلم منو به اجبار فرستاده به برنامه ای که مجریش کاری به جز خندیدن و جیغ زدن نداره و تازه اینجا باید یه سری چیزای چندش بریزم تو حلقم! چه تعطیلات زیبایی!
جیمز کوردن گفت:《 خب با بزاغ پرنده چطوری؟》 جواب دادم:《 عالیم! دلم میخواد هر روز به عنوان سس رو غذام بریزمش و بگم واو! چه سس جذابی!》 جیمز و تماشاچی ها زدن زیر خنده. فکر کنم زیاد از حد عصبانیتمو نشون دادم...
_ کاملا معلومه به زور اومده اینجا.
جیمز لابه لای خنده هاش رو به دوربین گفت. سعی کردم لبخند بزنم:《 بیا اینو از چیزی که هست آزار دهنده ترش نکنیم. سوال لعنتیت چیه؟》میخوام زودتر تموم شه چون حتی استشمام بوی این خوراکی بهم حالت تهوع میده. خنده جیمز تشدید شد:《 عصبانی میشی ترسناک میشی ها. خدا به داد دیلن برسه. با اون بچه اینجوری رفتار نکن خیلی مظلومه.》 با شنیدن اسم دیلن بالاخره تونستم یه لبخند واقعی بزنم و تماشاچی ها هم هیجان زده شدن و جیغ زدن.
_ جیمز یا سوالتو میپرسی یا من با دربست بر میگردم خونه. حتی تحمل بوی این چیزای مسخره که روی میز چیدی هم غیر ممکنه.
_ باشه باشه... خب سوال اول، تو دوست صمیمی باربارا پالوین و هیلی استاینفلد هستی درسته؟
YOU ARE READING
Lilium
Romanceتنها صداست که جاودان است و امان از صدای تو که ابدی شد در گوش من! [hollywood fiction] [Minor sexual contact]