43. Rest in love

53 7 46
                                    

یک ماهی از شروع تور می گذره. احساس میکنم شروع کردن تور توی گرمای تابستون کار درستی نبود. اینطوری هم کارها خیی سخت انجام میشن، هم مسافرت واقعا سخته. تور قبلیم که از پاییز شروع میشد و تا بهار ادامه داشت، خیلی از مشکلاتی که الان داریم رو نداشت... البته این نظر شخصی منه!

از وقتی تور شروع شد تا حالا دیلن، مادرم یا سیدنی رو ندیدم. کار ها فشردن و من باید حواسم به خیلی چیز ها باشه... به معنای واقعی وقت برای سر خاروندن هم ندارم! ناراحت کنندست که حتی نمیتونم خانوادمو ببینم...

امروز قراره بعد از یک ماه بالاخره دیلن رو اینجا، توی مادرید ببینم. تور اون دو هفتست که شروع شده. این خیلی خوبه که هم دفعه قبل و هم این سری تور هامون تقریبا توی یه زمان بودن.

احساس میکنم دیلن کم حرف تر از قبل شده. قبلا با همه کم حرف بود به جز من. ولی الان انگار... نمیدونم کلا چند وقتیه مثل قبل نیست؛ البته من درکش میکنم. هیچکس توی این حجم فشار کاری اون آدم قبلی نیست...

روی مبل کرمی اتاق هتلی که دیلن توش اقامت داره نشسته بودم و منتظر بودم تا برسه. امشب اجرا داشته و الان توی راهه.

توی این فاصله، تو اینستاگرام میچرخیدم که یه ویدیو از تور قبلی دیلن برام اومد. دیلن اونجا از یکی از فنا اسمشو میپرسه و دقیقا مثل کنسرتِ شیکاگو اسم دختره رو درست نمیشنوه. ولی این سری برعکس دفعه قبل وقتی همون اولین حدسش اشتباه در اومد، با خنده و ناامیدی میگه:《 دیگه نمیتونم!》 و بیخیال حدس زدن اسم دختره میشه. بیچاره دیلن!

یه دفعه گوشیم که توی دستم بود زنگ خورد. کیه این موقع شب؟ اوه همون ساندویچ کلم همیشگی! جواب دادم:《 بله ساوانا؟》

_ دارسی آب دستته بذار زمین به من گوش کن. نمیتونی حدس بزنی چیشده!

نگران شدم:《 اتفاقی افتاده؟》 ساوانا با هیجان گفت:《 وای کاش همیشه از این اتفاقا بیفته! تو خیلی خوش شانسی دختر! خیلی! اینو بشنوی از خوشحالی پس میفتی! حدس بزن کی میخواد برای آهنگ جدیدش با تو همکاری کنه!》

پوف! یجور گفت خوش شانسم فکر کردم ملکه انگلیس منو به فرزند خوندگی گرفته! من تا حالا با دوا و سلینا همکاری داشتم. لویس کپالدی هم چند وقتیه باهام حرف از یه همکاری میزنه حالا جزئیاتشو خبر ندارم. انگار هر چیزی فقط اوایلش خیلی هیجان انگیزه. بعد یه مدت برات عادی میشه. الان فکر کنم حتی اگه مدانا یا ماریا کری هم بخوان باهام همکاری کنن اونقدرها هیجان زده نشم... پرسیدم:《 کی؟》

_ هری استایلز! استایلز قراره باهات همکاری کنه دختر!

یک لحظه انگار یک نفر هیپنوتیزمم کرده باشه خشکم زد. ساوانا چی گفت؟
بعد از چند لحظه انگار همون ادم با یه بشکن منو از هیپنوتیزم درآورد. گفتم:《 چی؟؟؟ گفتی کی قراره باهام همکاری کنه؟》ساوانا خندید:《 هری استایلز عزیز دلم! همین چند دقیقه پیش داشتم با منیجرش حرف میزدم. برای آلبوم جدیدش یکی دو تا همکاری داره و برای یکیشون تو رو انتخاب کرده. میگه سبکتو دوست داره و اینجور چیزا!》

LiliumWhere stories live. Discover now