به دامن چسب و کوتاهم نگاه انداختم. امیدوارم وقتی نشستم زیاد از حد بالا نره. کت سبزمو توی بدنم مرتب کردم و منتظر شدم تا جیمی ورودم رو اعلام کنه. فکر کنم این آخرین باریه که یه جای عمومی لباس سبز رنگ میپوشم. بزودی تور تموم میشه من فکر کنم تا دو سال از هر چی رنگ سبزه حالم بهم بخوره!
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
_ خانم ها و آقایان! دارسی کویین!
از پشت پرده سرمه ای رنگ برنامه کنار رفتم و نور پروژکتور ها روی من افتاد‌ن. لبخند دندون نما و بزرگی زدم و برای تماشاچی ها و دوربین ها دست تکون دادم. از همون لبخند های فیک که مثلا میخوام بگم "اوه من دارم از خوشحالی نصف میشم!" از همونایی که فکر کنم حالا حالا ها مهمون لب های منه.
حس خوبی از تماشاچی ها و کلا جو استودیو میگرفتم. به طرف جیمی قدم برداشتم و بغلش کردم. خواستم روی مبل بشینم که دیدم فریاد تماشاچی ها هنوز تموم نشده. برای همین منم باهاشون دست زدم و بوس فرستادم. فکر کنم این همون کاریه که یه دختر خوش اخلاق و مردم دار انجام میده نه؟
بالاخره صدای استودیو خوابید و من و جیمی تونستیم بشینیم. جیمی گفت:《 دارسی اول از همه ازت تشکر کنم که اومدی اینجا. میدونم وسط تورت هستی و همین فردا پرواز داری. خیلی ممنون که اومدی!》
مردم دست زدن و من گفتم:《خواهش میکنم. من برنامتو دوست دارم پس وقتی دعوتم کردی نتونستم دعوتتو رد کنم.》 اره من برنامشو رو دوست دارم؛ ولی اگه مزاحم استراحت سه روزم نمیشد و صبر میکرد تا این تور لعنتی تموم بشه، خیلی بهتر بود...
جیمی انگشت اشاره شو به طرفم گرفت و انگار که فرمول ساخت نیروی هسته ای رو کشف کرده باشه، گفت:《 یادته اولین بار کجا همو دیدیم؟》
با یاد آوردن اون خاطره چشمامو بستم و خنده آرومی کردم. اوه من کلا فراموشش کرده بودم! جیمی خندید و گفت:《 teen choice awards دو سال پیش! اون موقع تازه معروف شده بودی و منم یکی از طرفدارات بودم. یادمه دیدمت و گفتم اوه این اون دخترست که آهنگ سلینا رو کاور کرده!》
_ اوه اره. و تو اسم اون دختره رو یادت نمیومد.
گفتم و باعث شدم جیمی و مردم بزنن زیر خنده. جیمی سعی کرد از خودش دفاع کنه:《 نه من اسمت یادم بود فقط توی زبونم نمیچرخید.》 جواب دادم:《 اوه بیخیال جیمی! کجای اسم من سخته؟ عیبی نداره که تو طرفدار کسایی میشی که اسمشونو بلد نیستی.》 با این حرفم کل سالن از خنده منفجر شد و جیمی با خجالت خندید و پیشونیشو گذاشت روی میز.
