✿𝚃𝚠𝚎𝚗𝚝𝚢 𝙵𝚘𝚞𝚛𝚝𝚑 𝙿𝚊𝚛𝚝✿

189 53 10
                                    


-الو
-پارک لوهان
-بله...خودمم..شما؟
-از آتش نشانی زنگ میزنم..قلبم از دوریتون آتیش گرفته مستر میشه بگین چیکار کنم؟
-عا..آپاااا!!
-پسره ی بی چشمورو تو دوباره اون سهونو دیدی باباهاتو یادت رفت؟
-آپاااا اینجوری نگووو!
-آه..دلم برات تنگ شده نمیخوای بیای خونه؟
-چشم قول میدم فردا حتما بیام.
-آه..نباید اجازه میدادم از پیشم بری.
-آپااا
-اوضاع تون چطوره؟...مشکلی که ندارین؟

بدون درنظر گرفتن بی توجه ای های اخیر سهون جواب پدرش رو داد.

-نه آپا..همه چی خوبه.
-خوبه...بگو ببینم درد که نداری؟
-عا..آپاا دردچی؟
-آه لوهان...نگو که هنوز با هم نخوابیدین؟

با حرف بکهیون گونه هاش به سرعت رنگ گرفتن.

-آا...آپاااااا
-آه..خدای من...منو چانیول دوتا منحرف به تمام معناییم چطور بچمون اینقدر پاک و معصومه؟!
-آپاااا
-آه..بیخیال...لوهان اینو همیشه یادت باشه...دوای هر چیزی سکسه!
-آپااااااااااااا
-درد یه دقیقه ساکت شو ببینم!...فهمیدی یا نه!!.اگه توی یه رابطه ای سکس نباشه اون رابطه به زودی نابود میشه!

با جمله ی آخر بکهیون لرزی به تن لوهان افتاد.
یعنی بی توجه ای های اخیر سهون فقط به خاطر نبود رابطه اس؟

-حتی اگه باهم قهر هم باشید سکس میتونه انگیزه ی رابطه اتونو بیشتر کنه!...الو لوهان صدامو میشنوی؟
-آره آپا... میشنوم!
-امیدوارم فقط نشنیده باشی و عمل هم کنی!
-آپااا
-عزیزم از چی یا بهتره بگم از کی خجالت میکشی؟!...گوش کن لوهان...چیز ترسناکی نیست عزیزم و بلاخره مجبوری یه روزی انجامش بدی.
-من...فقط..خجالت‌ میکشم.
-هههه..از سهون؟!..خوب اینکه کاری نداره...قبلش یکم الکل بخور جسور ترت میکنه!
-آپااا من هنوز به سن قانونی نرسیدم!!!
-وای لوهان...نگو که تاحالا نخوردی؟!
-معلومه که نخوردم!!
-آه...دارم کم کم به اینکه بچه ی منو چانیولی شک میکنم!!
-خودمم همین طور.
-آه چان نمیبینی دارم مشاوره میدم دستتو از تو باکسرم بیار بیرون!!

با حرفی که بکهیون زد ابروهای لوهان بالاپریدن و گونه هاش به سرعت قرمز شدن.

-آه..آپاا..من..دیگه..قطع میکنم!
-..آه..خیله خوب فردا حتما بیا خونه باید کامل راهنماییت کنم.
-ب..باشه.

با صدای محکمی که انگار گوشی به چیزی اصابت کرد چشماشو بست و خواست گوشی رو از روی گوشش پایین بیاره که صدای پدرش مانع از این کارش شد.

-آه چاان..فاک یو!!..آه..آه..
-امروز زیادی شیطونی کردی بک.
-ههه آه..باید یه جوری..می‌کشوندمت خونه یا نه!
-و سریع ترین راه رو انتخاب کردی.
-ههه...تو زیادی حشری یول...آخه کی با یه نود سریع تحریک میشه؟
-اگه همه این زیبایی رو داشتن قطعا با دیدن یه نود ، صدای ناله هاش توی سرشون پلی میشد تحریک میشن.
-آه یول زود باش!!!..آه..

𝙿𝚕𝚊𝚢 𝙻𝚘𝚟𝚎 𝙾𝚛 𝙻𝚘𝚟𝚎 𝙶𝚊𝚖𝚎Onde histórias criam vida. Descubra agora