❀ℕ𝕚𝕟𝕖𝕥𝕪 ℙ𝕒𝕣𝕥❀

81 35 15
                                    

بعد از تقه ای که به در زد وارد اتاق کار کریس شد و درو پشت سرش بست و بعد از تعظیمی که به کریس کرد بهش نگاه کرد که کنار پنجره ایستاده بود و سیگار میکشید!

-سهون چیکارت داشت؟
-امروز منو با لوهان شی دیدن.

چیزی نگفت و به سمت تیونگ برگشت و به سمت میزش رفت و روی صندلیش نشست.

-خبری نداری که گزارش بدی؟
-امروز سوهو شی توی نمایشگاه پارک سئوبو، ژانگ یشینگو دیدن.

کریس به خودکار روی میزش خیره شد و دستشو مشت کرد.

-یکمی هم باهم صحبت کردن و بعدشم سوهوشو از اونجا رفتن..چیز دیگه ای نبود رئیس.

کریس دستشو محکم به میز کوبید.

-چرا الان من باید بفهمم؟

تیونگ تعظیمی کرد.

-قربان کسی رو که گذاشتم مراقب سوهو شی باشه ژانگ یشینگو نمیشناخت برای همین فکر کرده چیز مهمی نیست..منم درگیر لوهان شی بود و تازه خبر سوهو شی رو شنیدم.
-عکسی داری ازشون؟

تیونگ صاف ایستاد و گوشیشو بیرون اورد از جیبش و بهد از رفتن توی گالریش به سمت کریس رفت و گوشیشو روی میز گذاشت.
کریس نگاه خیره اشو بلاخره از خودکار گرفت و به عکس نگاه کرد و چشمش ناخودآگاه روی دست ژانگ یشینگ که بازوی سوهو رو گرفته بود خیره موند!
عصبی شده بود و اگه ژانگ یشنگ جلوش بود حتما یه گلوله حرومش میکرد!
تیونگ با دیدن دست مشت شده ی رئیسش که هر لحظه متورم تر میشد نگاه کرد..همیشه از دیدن این حال رئیسش متنفر بود برای همینم از سوهو خوشش نمیومد!..چون همیشه اون بود که رئیس سرد و محکمشو می‌شکوند!

-میخواید بهش گوش مالی بدم؟
-نیازی نیست.

کریس از لحن آروم کریس ابروهاش بالا پرید!

-خوبید؟

کریس به سمت پنجره رفت و سیگارشو روشن کرد.

-تا وقتی سوهو پیش منه...نمی‌خوام از چیزی بترسم.
-اما اگه دوباره همو ببینن چی؟
-بنظرت من میتونم جلوی سوهو رو بگیرم؟

تیونگ چیزی نگفت و سکوت کرد.

- نمیخوام مثل قبل توی خونه زندونیش کنم!...نمی‌خوام دیگه ازم متنفرشه!
-رئیس.!

تیونگ تحمل این وجهه ی کریس و نداشت و قلبشو می‌فشرد.

-میخواین داروهاتونو بخورید؟
-تنهام بزار...باید فکر کنم.

تیونگ چشمی گفت و به سمت در رفت و قبل از اینکه‌ درو باز کنه با صدای کریس به سمتش برگشت.

-عکسارو برام چاپ کن و بیار.
-چشم رئیس.

بعد از تعظیمی که کرد از اتاق خارج شد و کریسو با افکار کشنده ی توی ذهنش تنها گذاشت.

𝙿𝚕𝚊𝚢 𝙻𝚘𝚟𝚎 𝙾𝚛 𝙻𝚘𝚟𝚎 𝙶𝚊𝚖𝚎Hikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin