𝙿𝚕𝚊𝚢 𝙻𝚘𝚟𝚎 𝙾𝚛 𝙻𝚘𝚟𝚎 𝙶𝚊𝚖𝚎

❀𝕆𝕟𝕖 𝕙𝕦𝕟𝕕𝕣𝕖𝕕 𝕒𝕟𝕕 𝕊𝕚𝕩𝕥𝕙 ℙ𝕒𝕣𝕥❀

ووت و کامنت فراموشتون نشه
کامنت +60

با حیرت به اون عکسا خیره شده بود و نمیتونست باور کنه داره درست میبینه یا اشتباه!
اون عکسای خیانت سهون با یه دختر بود!
و این برای سوهو یه آژیر خطر بود!
حالا متوجه ی دعواهای بین لوهان و سهون شد!

-نکنه..لوهانم میدونه!؟

یکی یکی عکسا رو نگاه کرد، قرارهای توی بار و ماشین، بوسه اشون توی سالن بسکتبال و به عکسی رسید که باعث شد سوهو روی صندلی بیوفته!
و اون عکس مربوط به همون شبی بود که سهون و هاسول توی بار باهم رابطه داشتن!
دستای سوهو شروع به لرزیدن کردن، نمیتونست باور کنه اون پسر توی عکسا پسر عزیز خودشه!
اما صبر کن!.. کریس اینا رو میدونست و...سکوت کرده بود؟!
اون روزی رو یادش اومد که کریس ، سهون رو زده بود و این خودش بود که وساطت کرده بود!
نکنه اون هم بخاطر همین بوده!!
عکسارو دوباره نگاه کرد و دستشو بلند کرد و اون یکی پاکت رو برداشت اما قبل از اینکه بازش کنه با شنیدن اسمش سرشو بلند کرد و با کریس چشم تو چشم شد!

-سوهو!

سوهو شوکه شده به کریس که با اخم داشت نگاهش میکرد خیره شد.
کریس در اتاق رو بست و به سمت سوهو رفت و روی میز عکس های سهون رو دید!
نگاهشو از عکسا گرفت و به پاکت دیگه ای که توی دست سوهو بود داد و مغزش بهش دستور داد قبل از بازکردنش اون پاکت رو از دستش بگیره!
پاکت رو از دست سوهو کشید.

-از کی تاحالا گاوصندوق منو چک میکنی ؟

سوهو از شوک خارج شد و روبه روی کریس ایستاد و به عکس های سهون اشاره کرد.

-اینا چین کریس؟

کریس نیم نگاه بیخیالی به عکسای روی میز انداخت.
نگاهش جوری بیخیال بود که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده اما توی دلش بدجور آشوب بود و استرس داشت که سوهو عکسای توی اون پاکت زرد رو که از خودش و یشینگ بود رو ببینه چون اون موقع نمیتونست اوضاع رو دیگه جمع کنه!!
نگاهشو به سوهو داد.

-مدرک خیانت دوردونت به لوهانه!
-سهون اینکارو نمیکنه!
-حالا که کرده.

سوهو روی صندلی افتاد.

-امکان نداره!...لوهانم اینو میدونه؟!
-خودت چی فکر میکنی؟...تو باشی مشکوک نمیشی؟!
-پس دلیل دعواهاشون...

سوهو نمیتونست این قضیه رو هضم کنه که پسرش خیانت کرده!
کریس پوزخندی زد و روی میز به سمت سوهو خم شد.

-هه‌‌...چرا تعجب میکنی عزیزم؟...نمیدونم کجاش تعجب آوره برات!

سوهو با حرف کریس سرشو بلند کرد.
-منظورت چیه؟!

کریس حرفاشو توی چشماش ریخت ولی چیزی نگفت و سکوت کرد.

-هیچی.

عکسارو از روی میز برداشت و به سمت گاوصندوق رفت.

-اون یکی چیه؟!...دیگه چی رو ازم پنهون کردی؟