❀𝕋𝕙𝕚𝕣𝕥𝕪 𝕊𝕚𝕩𝕥𝕙 ℙ𝕒𝕣𝕥❀

162 54 59
                                    

߷فصل دوم߷
<<یکسال و پنج ماه بعد>>
(سئول_بیمارستان مدی فلاور)

برای من زمان همین جا متوقف شده!
درست توی همین لحظه ، بین این همه صدا و این همه تصویر که من درکی ازشون ندارم...
رویاهای همیشگیم هم اجازه نمیدن ببینم چی داره میشه...
کارهایی هست برای انجام دادن ، حرف هایی هست برای گفتن ، همیشه هست ...همیشه بوده...
توی هر لحظه ای هم حرف هایی هست برای نگفتن ...!
حرف هایی که گاهی با نگاه ، گاهی با لبخند، گاهی با سکوت گفته میشن..
حرف هایی هست برای گفتن ...
حرف هایی نه از سر دلتنگی ...
حرف هایی که از سر بودنه ...
درباره ی لبهایی که باز نمیشن حتی به سختی ...
درباره ی مخاطب راستین حرفهات...
که اگر گفته نشه هم اتفاقی نمی افته ...
فقط بعد از مدتی حسرت میاد و دلتنگی ...!

هوای امروز سئول هم مثل قلب من خاکستری و ابریه.. هه مثل اینکه اونم دل خوشی از این شهر و آدما نداره.
پتویی روی شونه ام گذاشته شد.
بهش نگاه نکردم چون میدونستم کیه.

-هوا سرده...چرا فقط این لباس نازک و پوشیدی؟
-سردم نیست...داخل بدنم انگار کوره ی آتیش روشن کردن.
-چرا گوشیت خاموشه؟...نگرانت شدم.

لبخند کوچیکی ناخواسته گوشه ی لبهام نشست که بیشتر به پوزخند شبیه بود.
به سمتش برگشتم و توی چشماش نگاه کردم.

-تو تنها کسی که اینروزا نگرانم میشی:)

به سمت تختم رفتم و روش نشستم.

-مطمئنی...میخوای انجامش بدی؟

نگاهمو به روبه روم دادم.
مطمئن بودم؟..معلومه که نه!
بیشتر از هر زمان دیگه ای استرس دارم و قلبم محکم به قفسه ی سینه ام کوبیده میشه.
دستمو محکم روی ملافه ی روی تخت مشت کردم.

-اهوم...مطمئنم..بیشتر از هر زمان دیگه ای!

به سمتم اومد و روبه روم ایستاد.

-لوهان‌‌...هنوز فرصت هست برای پشیمون شدن!

لبخندی بهش زدم.
دستمو روی بازوش گذاشتم.

-هی..تو چرا بیشتر از من استرس داری؟
-من..فقط نگرانتم لوهان.
-بیخیال جانی.

دیگه چیزی نگفت و همون موقع در اتاق باز شد و پرستار اومد تو.

-آقای پارک...باید برای جراحی آماده بشید.

سری تکون دادم و از روی تخت پایین اومدم.
به جانی نگاه کردم و خواستم از بغلش رد بشم که دستمو گرفت.
بهش نگاه کردم..و آروم دستمو از دستش بیرون آوردم و به سمت بیرون از اتاق رفتم.

وارد اتاق ایزوله شدم و بعد از پوشیدن لباس مناسب به سمت اتاق عمل رفتم.
روی تخت با کمک پرستار دراز کشیدم.
دکتر بعد از چند دقیقه اومد.

𝙿𝚕𝚊𝚢 𝙻𝚘𝚟𝚎 𝙾𝚛 𝙻𝚘𝚟𝚎 𝙶𝚊𝚖𝚎Onde histórias criam vida. Descubra agora