❀𝕊𝕚𝕩𝕥𝕪 ℕ𝕚𝕟𝕖 ℙ𝕒𝕣𝕥❀

76 34 19
                                    


-شما از کجا؟

کریس لبخندی زد‌.

-من همه جا چشم و گوش دارم لوهان.

توی چشمای لوهان اشک جمع شده بود و دیگه نیازی نبود جلوی ریزش اشکاش رو بگیره.
دیگه نیازی نبود جلوی احساسات واقعیش رو بگیره چون یکی بود که میدونست چی بهش گذشته و از همه چیز خبر داشت!

-حالا که فهمیدی داره خیانت میکنه..میخوای چیکار کنی؟

لوهان با بغض آروم لب زد.

-چیکار میتونم کنم آخه!

اشکاش روی گونه هاش ریختن‌.
کریس اشکای لوهان رو که روی گونه اش ریخت با چشماش دنبال کرد.

-اگه دوسش داری و میخوای هرطوری که شده داشته باشیش باید برای داشتنش بجنگی نه عین یه ترسو قایم بشی!
-اما آخه چجوری!...اون منو نمیخواد!
-دوسش داری؟

لوهان سرشو تکون داد.

-بیشتر از جونم!
-پس راهشو خودت پیدا کن لوهان!...خودت فقط میتونی به خودت کمک کنی!...توی این قضیه من پشت توام و میتونی روی کمک من حساب کنی اما.‌..قبل از هر چیزی به خودت کمک کن!...به جای اشک ریخت و یه گوشه نشستن و منتظر موندن که قراره چی بشه و سهون سرش به سنگ بخوره خودت دست به کارشو و سنگ و جلوی راهش قرار بده اما.... قبلش خودتو اصلاح کن!...اگه همینجوری ضعیف بخوای بری جلو فقط شکست میخوری!...اگه میخوای ببری...پس کاری کن که باخت برات معنی نداشته باشه!
-بنظرتون میتونم؟...میتونم قوی باشم؟!...اون...یه دختره؟...من در مقابل یه دختر شانسی دارم؟
-لوهان!...فرقی نمیکنه رقیبت کیه!...حالا میخواد یه دختر باشه یا یه پسر!...مهم اینه که تو چی میخوای!...میخوای به رقیبت ببازی یا چیزی که از اول مال خودت بوده رو دوباره پس بگیری!؟

لوهان چیزی نگفت و سرشو پایین انداخت.

-بزار یه سوال بپرسم لوهان؛..حاضری بخاطرش هرکاری کنی که دوباره به سمتت برگرده؟

لوهان کمی فکر کرد و جوابش مثبت بود اون حاضر بود حتي خودشم فدا کنه فقط سهون مال خودش تنها باشه!

-حاضرم...هرکاری کنم تا فقط مال من باشه!

کریس سرشو تکون داد و گوشیشو برداشت و بعد از پیامی که داد گوشیش رو کنار گذاشت و با جدیت کامل به لوهان نگاه کرد.

-درس اول لوهان!...هیچ وقت جلوی کسی اشک نریز!..این فقط ضعیف بودنتو نشون میده!

لوهان فوری اشکاشو پاک کرد.

-درس دوم...از هرکسی منتظر ضربه خوردن باش حتي من یا چانیول و بکهیون!...از هیچ کس انتظار نداشته باش که به نفع تو کار کنن!..همه به وقتش علیه‌ت قرار می‌گیرن!
-درس سوم...افکارتو پیش هیچکس بیان نکن!..حتی نزدیکترین فرد بهت!
-درس چهارم...بدون مدرک هیچ چیزی رو باور نکن!
-درس پنجم...اگه مدرکی رو بدست آوردی تا مطمئن نشدی واقعیه هیچ تصمیمی رو نگیر!
-و درس شیشم...محکم باش!...نزار هیچکس شکستن تو ببینه!...این مهم ترین درس برای قوی شدنه!
-اما...بنظرتون..من میتونم؟

𝙿𝚕𝚊𝚢 𝙻𝚘𝚟𝚎 𝙾𝚛 𝙻𝚘𝚟𝚎 𝙶𝚊𝚖𝚎Donde viven las historias. Descúbrelo ahora