𝙿𝚕𝚊𝚢 𝙻𝚘𝚟𝚎 𝙾𝚛 𝙻𝚘𝚟𝚎 𝙶𝚊𝚖𝚎

✿𝚃𝚑𝚒𝚛𝚝𝚢 𝙵𝚘𝚞𝚛 𝙿𝚊𝚛𝚝✿

توپش رو توی تور انداخت و لبخند رضایت بخشی زد.
به سمت نیمکت گوشه ی سالن رفت و روش نشست تا کمی استراحت کنه.
بطری آبش رو برداشت و ازش نوشید.
جانی کنارش نشست و عرق روی پیشونیش رو با حوله ی دور گردنش پاک کرد.

-اون پسره رو اون روز کجا بردی؟

سهون بطری آبش رو از لبش فاصله داد و به جانی نگاه کرد.

-کدوم پسره؟

جانی چشماشو توی حدقه چرخوند و بهش نگاه کرد.

-همونی که گفتی برات بیارمش پشت مدرسه!

سهون با یاد آوری اون روز و فهمیدن اینکه منظور جانی از اون پسره لوهانه سری تکون داد.

-اها..جای خاصی نبردمش.
-اصلا باهاش چیکار داشتی؟
-داری زیادی فضولی میکنی جانی!

جانی نگاهش رو از سهون گرفت و به روبه روش نگاه کرد.

-شنیدی دیروز کای یه پسره رو توی یکی از کلاسا کرده؟

سهون به سمت جانی برگشت.

-نمیدونستم با پسرا هم می‌خوابه!

جانی دوباره به سهون نگاه کرد.

-اون پسره که برات آوردمم توی اون کلاس بوده!..و طعمه ی اصلی کای!

سهون با اخم به جانی نگاه کرد.
منظورش رو خوب متوجه نشده بود یا داشت اشتباه میشنید!

-چ..چی؟
-کای و جوهان خفتش میکنن و میبرنش توی یه کلاس همون موقع که کای میخواد بهش تجاوز کنه یکی دیگه سر میرسه و مثل اینکه با جوهان هم درگیر میشه و کای هم به جای اون پسره این یکی رو میکنه!
جوهان خیلی آتیشیه از دست پسره...مطمئنم یه بلایی سرش میاره.

سهون حرف های جانی رو آروم آروم هضم کرد و روز قبل رو به یاد آورد که رفتار لوهان چقدر مشکوک بود و غیر از اون چشمای قرمزش!
با ضرب از جاش بلند شد و به سمت خروجی سالن رفت و اهمیتی به صدا زده شدنش توسط جانی و مربیش نداد!
سوار ماشینش شد و پاش رو روی گاز فشار داد‌.
باید این رو از خود لوهان میشنید و گرنه باور نمی‌کرد اصلا شاید اون یکی دیگه بوده نه لوهان!!
آره حتما جانی اشتباه میکرد!!!

❍❀❍❀❍❀❍❀❍❀❍

کیونگسو به عمارت مدرن روبه روش نگاه می‌کرد و همراه لوهان درست پشت سرش میرفت.
عمارت بزرگی که میشد حدودا 50 تا 100 تا خونه عین خونه ی کلنگی خودشون توش ساخت!
درب عمارت توسط خدمتکار باز شد.

-خوش اومدی لوهان.
-ممنونم نونا.

کیونگسو هم سری تکون داد و وارد عمارت شد.

-نونا..آپام بالاست؟
-آره..توی اتاق کارشه.

لوهان سری تکون داد و به سمت پله ها رفت.
روی پله ی سوم ایستاد و به سمت کیونگسو برگشت.