44.ابر کوچولو

232 70 20
                                    





"اسم اصلیم کیم جونگینه! ولی کسی به این اسم صدام نمی کنه . چون مادرم همیشه بهم می گفت کای..."

آب دهنشو قورت داد و خواست وارد خط بعد بشه که با سوال مرد کنار دستش حرفشو خورد:

+میدونی کای یعنی چی؟

کیونگسو سرشو به دوطرف تکون داد و نه آرومی زیر لب گفت.

+پس ادامشو بخون.

_"کای یعنی بخشنده! مامانم همیشه بهم میگفت تو پسر خیلی بخشنده و مهربونی هستی...ولی من هنوزم‌نمی‌دونم چرا اسم اصلیم رو صدا نمی کرد.
من تازه سواد یاد گرفتم...تازه میتونم چیزایی که توی سرمه رو با قلم بنویسم...خانم سرا یدونه دفتر بهم داده تا بتونم باهاش بنویسم. خانم سرا خیلی خانم مهربونیه...خیلی هم بخشندس! فکر کنم باید به خانم سرا بگم کای!

کیونگسو نمی خواست الان به اینکه اسم همسر گری تو دفتر جونگین چیکار میکنه فکر کنه. ولی تمام ذهنش درگیر همون خانم سرا شد.

همسر گری با کای چه نسبتی داشت؟

+ادامشو بخون! جواب همه ی سوالای ذهنت اینجا نوشته شده.

_"انگشتای دستم خیلی خیلی درد می کنن. طوری که نمی تونم درست بنویسم. چون امروز صبح به خاطر دیر بیدار شدن تنبیه شدم...اونا مجبورم کردن تمام ظرفای صبحونه رو جمع کنم.... اونا چیزی هم بهم ندادن تا بخورم...من عاشق نون و کره ام. ولی همه ی نون و کره هارو بچه های دیگه تموم کردن. باید صبر کنم.اینجا خیلی سرده ، من لباس گرم ندارم بپوشم....

به اینجای متنش که رسید سرشو بلند کرد و به سمت چپش نگاه کرد.
مرد چشماشو بسته بود ولی لبخند نازکی روی لباش شکل گرفته بود که پسر دلیلشو نمی دونست.

_این دیگه چیه؟

با لحن نسبتا تندی گفت. جونگین دستشو زیر سرش گذاشت و بدون اینکه لبخند از روی لبش پاک بشه بهش نگاه کرد.

+خوشت نیومد؟ یا طعم کلماتم یکمی برات تلخ بود؟

_دفتر خاطراتتو دادی دست من که بخونم؟

+چه فرقی می کنه؟

کیونگسو با حرص دفترشو بست و جلوی مرد خوابیده انداخت‌ . جونگین که کاملا آمادگی این واکنش رو داشت نیشخندی زد و دفترشو تو بغلش گرفت.

کیونگسو از روی تخت بلند شد و با قدمای آروم سمت پنجره رفت و با ترید زیرش نشست.
زمین سرد و خشک رو به تخت گرم و نرمی که جونگین روش خوابیده بود ترجیح میداد.

+مجبور نیستی رو زمین بخوابی...بیا رو

_فکر نکنم دلم بخواد با یه قاتل رو یه تخت بخوابم.

جونگین نچی کرد و چشماشو چرخوند.

+من رو زمین میخوابم تو میتونی بالا بخوابی.

My Heaven Is In The Middle Of HellHikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin