part𔘓25

933 119 2
                                    


+بچها میشه یکم جدی باشید؟

تا این رو گفتم خودشونو جمع و جور کردن و بهم خیره شدن.
جین هم برگشت و سرجاش نشست.

صدام رو صاف کردم
+خوب

بهشون خیره شدم. حالا که جدی شده بودن یکم معذب شده بودم.
+من یه دوست دارم..که این دوستم...

جین وسط حرفم پرید.
جین_من میدونم هروقت یکی میگه یه دوستی دارم که فلان یعنی داره درباره خودش حرف میزنه.

نامجون_دقیقا

دستامو مشت کردم
+نخیر.گوش میدیم چی میگم یا چوب بکنم تو آستینتون؟

دیگه داشت از کله ام دود بلند میشد.
نامجون_خیلی خوب حالا...

جین_عین خودت بیتربیته

نامجون_وا به من چه

جین_خیلیم ربط داره

+بسه توروخدا بسه

دیگه نزدیک بود خودم و بزنم از حرص.
از دسته یه دیوونه خلاص میشم گیر دوتا دیوونه تر میفتم.

+من یه دوست دارم توی تیم والیبال..یعنی خیلی وقت نیست که باهم حرف میزنیم ولی خوب..دوست به حساب میاد دیگه‌.

نفسم رو بیرون فوت کردم.
+اون یه گندی زده

نامجون و جین باهم_خوب؟

+اون قبل از اینکه حتی با من اشنا بشه یه دوست خیلی صمیمی داشته که همیشه باهم بودن..اما اون بعد یه مدت اتفاقی متوجه میشه که اون دوستش بهش علاقه داره..نه از نوع دوستانه

نامجون_آره فهمیدم عشقولکانه؟

+اره

+این دوستمم به دوستش میپره و باهم دعوا میکنن..ولی العان فهمیده که خودشم بهش علاقه داره فقظ چون نمیتونسته با علاقه خودش کنار بیاد به اون پریده..

+حالا میخواد بدونه واسه درست کردن همه چیز باید چیکار کنه؟

جین_اینکه آسونه باید بره پا بوسش

چشم غره ای بهش رفتم
+خیلی ممنون

جین_قابلتو نداره

به نامجون خیره شدم.
+اگه تو با جین تو همچین موقعیتی بودین واسه اینکه از دل جین دربیاری چیکار میکردی؟

نامجون خیلی جدی پاشو رو پاش انداخت
نامجون_براش هدیه میخریدم و میرفتم خونشون

+جدی همین؟

نامجون_ببین اون کسیه که دوستش داشته و‌ این سوتفاهم پیش اومده..کسی که اینهمه سال دوستش داشته و مخفیش کرده خیلی راحت میبخشه تازه احتمالا خوشحالم میشه

یکم دیگه فکر کرد.
نامجون_البته بستگی داره دعواشون در چه حد بوده باشه؟

+خودم احساس نمیکنم خیلی جدی باشه ولی اگه جدی میبود اون وقت باید چیکار میکرد؟

𝙉𝙚𝙬 𝙎𝙩𝙪𝙙𝙚𝙣𝙩ⱽᵏᵒᵒᵏDonde viven las historias. Descúbrelo ahora