part𔘓49

552 102 20
                                    


یعنی ممکنه جونگکوک بهم علاقه داشته باشه؟
خدایا فقط یه نشونه بهم بده که بفهمم جونگکوک همجنسگراست یا نه ، فقط یه نشونه کافیه…

(از زبان جونگکوک)

کاش فقط یه نشونه از اینکه تهیونک بهم علاقه داره پیدا میکردم تا حداقل یه امیدی برای تلاش کردن داشتم.

کاش درخواست جین رو قبول نکرده بودم…تهیونگ اینهمه دوست داشت ولی فقط از من خواست حتی میتونست از بقیه بچهای اکیپ هم بخواد ولی فقط از من تنها خواست بخاطر همین خجالت میکشیدم رد کنم از طرفی دلمم برای تهیونگ تنگ شده بود…

خاک تو سرت جونگکوک خاک تو سرت تو ادم نمیشی…
شاید بهتر یکم تلاش کنم شاید اینجوری بفهمم تهیونگ منو چی‌میبینه..

سرم رو مثل اسکلا به چپ و راست تکون دادم و تند تر شروع به سابیدن کف اشپزخونه کردم

نه نه اصلا بشین سرجات و بلند پروازی نکن مگر نه اخرش به سرنوشت بکهیون دچار میشی..

به جین که داشت داخل فر رو تمیز میکرد خیره شدم. خوشبحالش نه تنها به کسی که دوستش داره اعتراف کرده بلکه با هم ازدواج هم کردن.

با صدای تهیونک دست از پاک کردن سرامیک ها کشیدم‌ و سرم رو بالا اوردم

تهیونگ_ کیکمو که خراب کردین نتونستم بخورم حداقل یه پیتزا مهمونم کنین

جین سریع از جاش پرید و استین لباس ساده ابی رنگی که تنش بود رو بالا زد

جین_ همه وسایل هاشو داریم العان خودم برات یه خوشمزشو درست میکنم

صدای من و تهیونگ همزمان بالارفت و داخل هم قاطی شد
+ نه لطفا بزار سفارش بدیم

تهیونگ_ غلط کردم پیتزا نمیخوام

اخم های جین داخل هم رفت
جین_ همتون یه مشت نمک نشناسین

به تهیونگ اشاره کرد
جین_ تو و اون داداش اشغال قدرنشناستو از خونه پرت میکنم بیرون

تهیونگ_ حالا به نامجون بیچاره چیکار داری دیگه

جین_ دیگه شب شده ولی اقا هنوز تشریف نیاورده تو به اینکه همچین شوهر ادم خفه کن و هندسامی رو تو خونه رها کنی چی میگی؟ منکه میگم قدر نشناسی

تهیونگ دستشو رو چشماش گذاشت و زیر لب زمزمه کرد
تهیونگ_ کوک لطفا یه چیزی بزاز تو گوشت چون جین العان خسته و گرسنس و قرار شیش ساعت یه بند صحبت کنه

𝙉𝙚𝙬 𝙎𝙩𝙪𝙙𝙚𝙣𝙩ⱽᵏᵒᵒᵏTahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon