𝙉𝙚𝙬 𝙎𝙩𝙪𝙙𝙚𝙣𝙩ⱽᵏᵒᵒᵏ

part♡37

جیمین_ حضار گرامی لطفا توجه کنید

با صدای بلند جیمین حواسمون به طرفش جمع شد.

جیمین_همین العان از یونگی و هوسوک عزیز دعوت میکنم کونشون رو بیارن وسط و برامون یه دور تانگو برقصن.

جنی دستاشو به کمرش زد
جنی_چه فکر خوبی.

جنی_ باید به افتخار تموم شدن مدرسه و شکل گرفتن رابطتون برامون برقصین.

یونگی همونطور که شیشه مشروب تقریبا خالی که تو دستش بود رو تکون میداد لب زد‌.
یونگی_اینقدر خوردم که اگه تکونم بدی مثل نوشابه سر میرم.

لب و لوچه هوسک اویزون شد.

یونگی سکسکه ای کرد
یونگی_اصلا ناراحت نباش(سکسکه)میتونی بری با جونگکوک برقصی.

قشنگ مشخص اون بلایی که نباید سر خودش بیاره رو اورده.

هوسوک_مثلا تو دوست پسرمی

یونگی_دوست پسر دیگه چیه

یونگی از دست رفته.

+هوسوک این دوست پسر بدبختتو بردار ببر یکم اب یخ بریز رو سر و صورتش بلکه حالش جا بیاد

نگاهی بهم انداخت و بعد نگاهی به یونگی.

هوسوک_بنظرت جواب میده؟

+اینقدری که یونگی خورده دیگه فکر نکنم ولی شاید حالشو جا اورد.

همینکه هوسوک به سمت یونگی رفت صدای اهنگ ملایمی پخش شد.

جنی_خوب حالا وقت هنرنمایی من و جونگکوکه

جونگکوک متعجب تو جاش تکونی خورد.
جونگکوک_ببخشید‌ چی؟

جنی با کشیدن دست جونگکوک از جاش بلندش کرد.
جنی_بیا برقصیم

جنی و جونگکوک شروع به رقصیدن کردن. من و جیمین همینجوری بهشون خیره بودیم.

نور پردازیه سالن فضای خیلی قشنگی رو ایجاد کرده بود.
و رقص جونگکوک و جنی با اینکه جنی همش داشت پای جونگکوک رو لگد میکرد خیلی قشنگ بود که صد البته باعث سوزشی تو کونم شده بود.

فقط هر از گاهی صدای آخ گفتن جونگکوک وسط این صحنه قشنگ پارازیت مینداخت.

امشب دوگانه سوز شدم... از یه طرف همجنسگرا نبودن جونگکوک دلمو سوزوند از یک طرف این رقص قشنگ کونمو.

ناگهان تو اوج رقص جونگکوک متوقف شد.

جونگکوک_جنی، تو با انگشتای پای من مشکل داری؟

جنی_چی؟ چرا؟

حونگکوک_اخن داری قطعشون میکنی

جنی خندید.
جنی_تقصیر خودته پاهات با من هماهنگ نیست.

جونگکوک_داری یه کاری میکنی که این پا برام پا نشه بعد تقصیرم میندازی گردن خودم؟

جنی_همینه که هست