گوشی رو سریع جواب داد.جنی_سلام بر جونگکوک گم گشته
جنی_تحویل نمگیری+ببخشید، چند وقت درگیر یه چیزی بودم
جنی_بفرمایید چی بود عالیجناب که از من مهم تر بود.
+چیزی که از شما مهم تر نیست ملکه..بنده را عفو کنید.
جنی_عفوت کردم بگو
+ایشالله فردا پسفردا تو مدرسه خبرش در میاد
اینو که گفتم یهو آتیشی شد
جنی_جونگکوک بخدا اگه بیشتر از این اذیتم کردی و منتظرم گذاشتی همین العان پا میشم میام خونتون+خیلی خوب آروم باش
+هوسوک و یونگی رفتن خونه بخت
چند لحظه ساکت شد و سکوت همه جا رو فرا گرفت
ناگهان صدای دادش توی تلفن پیچید
جنی_چیییییجنی_چی گفتی؟
+گفتم که یونگی و هوسو..
قبل از اینکه حرفمو کامل کنم پرید وسطش
جنی_باور کن، باااور کن اگه گفته بودی عاشق تهیونگ شدی و ریختید روهم بیشتر باور میکردم.چشمامو حرصی بستم
+خیلی دوست دارم بدونم این چرت و پرتا از کجا میاد تو ذهنتبا لحن شیطونی لب زد
جنی_ فکرام از آسمون که نمیاد..بلاخره از یه جایی میادیکم ساکت شدیم
جنی_خوب حالا اونو بیخیال بگو چجوری شد که اینجوری شد؟+چی چجوری شد؟
جنی_هوسوک و یونگی دیگه خنگ
+اهااا
+من و
واسه گفتن اسم تهیونگ یکم دو دل بودم ولی دلو زدم به دریا
+من و تهیونگ آشتیشون دادیم.جنی_ببخشید چی؟
طبق عادت همیشگیم موقع تعریف کردن یه چیزی تند تند و یه بند شروع به حرف زدن کردیم
+ هوسوک اول خودش پیش قدم شد بعدشم من و تهیونگ با هم واسه هوسوک برنامه ریختیم بعدم رفتیم بازار واسه یونگی هدیه خردیم و بعد خونه تهیونگ..دوباره پرید وسط حرفم. و جیغ بلندی کشید.
جنی_واییی یعنی تو و تهیونگ تمام مدت پیش هم بودین؟+چیش واسط جالبه؟
از پشت تلفن صدای خنده های ذوق زدش میومد.
جنی_من فعاا قطع میکنم کار دارم میخوام به یکی زنگ بزنمجنی_بعدا حتما واسم ماجراشو کامل تر و دقیق تر تعریف کنیااا!
قبل از اینکه فرصت کنم جوابشو بدم تلفن رو قطع کرد.
دختریه خل و چل..منکه میدونم این یه چیزیش هست..ولی حالا اونم به وقتش میفهممیکم دیکه داخل گوشی دورخوردم
دلم برای گروهی که داشتیم تنگ شده، کاش میشد دوباره داشته باشیمش...
ولی وونیونگ و بکهیون...اوه بکهیون!
VOCÊ ESTÁ LENDO
𝙉𝙚𝙬 𝙎𝙩𝙪𝙙𝙚𝙣𝙩ⱽᵏᵒᵒᵏ
Romanceɴᴇᴡ sᴛᴜᴅᴇɴᴛ [چی میشه اگه با ورود یه دانش آموز جدید به مدرسه یه اکیپ چند ساله از هم بپاشه؟] . . . Genre:school life-romance-sports-littile fake chat-comedy-drama couple:vkook-sope-namjin