ببر زرد گوش

5 2 0
                                    

پرومته یک فرد به شدت با ایمان است. او خیلی اوقات درباره‌ی خدا حرف می زند.

"میدونی ویژگی مورد علاقه‌ی من درباره خدا چیه؟ اینکه در هر صورت خیرخواه و مهربونه..."
"منم دوست دارم... انگار یک مهربانی بی نهایت بهم هدیه داده شده، بی قید و شرط... ویژگی مورد علاقت توی انسان ها چیه؟"
او کمی فکر کرد. بعد کردنبندی از سر یک ببر زرد گوش را از توی گردنش در آورد و گفت:"ببر زرد گوش."

ببر زرد گوش یک حیوان مقدس است. هر چند هنوز افسانه یا حقیقی بودنش مشخص نیست اما درواقع نمادی است که پیامبر دین ما برای دین‌مان گذاشته.
ببر زرد گوش حیوان عجیبی است. گوش ها و دم زرد روشن و پوست سفید دارد. به صورت گله ای زندگی می کنند. از لحاظ بی رحمی و شجاعت بودن بین گربه و شیر است و از لحاظ محافت و دفاع فیزیکی بین گرگ و خرگوش. آنها حد وسط هستند.
ویژگی اول: توازن

جالب تر از همه این است که با هم سر غذا دعوا نمی کنند. رئیس گله مقداری گوشت شکار می کنر و در اختیار همه می گذارد و نکته این است که همه مساوی و به اندازه‌ی سهم خودشان غذا بر می دارند. همیشه، مگر وقتی کسی نیاز به کمک بیشتر داشته باشد.
ویژگی دوم: اعتماد

و مهم ترین ویژگی آنها: اگر به این نتیجه برسند که چیزی درست است، چیزی غیر از آن را قبول نخواهند کرد. آنها می‌دانند پیروز خواهند شد. پس حتی تا آخرین لحظه هنوز ایمان دارند که پیروز هستند. آنها نمی‌دانند چه خواهد شد، با این حال یقین به پیروزی دارند.
ویژگی سوم و مهم ترین ویژگی: ایمان.
ایمان در دریای بی اطمینانی


"کانومای. دموسا ازت خواسته گل رز صورتی باشی. درسته؟"
"آره."
"حالا من ازت میخوام که ببر زرد گوش باشی."

گردنبند را باز کرد و به گردن من آویخت.

Frozen HellWhere stories live. Discover now