آتش درون یک نفر خاموش شد.
این عجیب بود. همه در آتش میسوختند و او کاملا سرد و یخ زده بود.
اولین گل یخی به وجود آمد.
و به مرور زمان این آدم ها زیاد شدند. زیاد و زیاد تر. و جهنم یخ زده به وجود آمد.
سن مردم خاموش روز به روز کمتر شد.
و به فاجعهای ختم شد که به ۱۲ یا ۱۳ سال رسید.
و آنجا بود که شیطان دست به عمل شد.برای پرواز دادن یک انسان باید آنها سقوط کنند.
پس پرومته دستش را روی شانهی کانومای گذاشت، و او را به درون قبر خودش هل داد.
برای اینکه بالاتر برود.
و آتش زندگی را پس بگیرد.
YOU ARE READING
Frozen Hell
Fantasyو اگر جهنم سوزان یخ بزند، مانند این است که بهشت در آتش بسوزد... *احساس می کردم ما هم باید مثل درختان در باد زندگی موج بخوریم و برقصیم. به او می گفتم:"بیا تک تک لحظات را زندگی کنیم!" و حالا خودم نمی دانم چطور این لحظات دردناک و طولانی را دوام می آو...