مقدمه

6 3 0
                                    

"پرومته! پرومته! کانومای! اون توی دردسره؟!؟!"

این صدای دموسا بود که داد می زد.

"اون... توی تختش خوابیده."
"خوابیده؟!"
"آره. بیا یک نگاه بنداز."

کانومای روی تخت خواب بود.
کانومای در دستان ملکه بود.

کدام؟!

Frozen HellWhere stories live. Discover now