part 33/ last part: I'm a yukai

1K 127 71
                                    

های گایز
رایتر حرف می‌زنه
به پارت آخر ِ فصل اول ِ یوکای خوش اومدین

برای این پارت،‌ مخصوصا سکانس دوم، آهنگ زیر رو گوش بدید
Empty note (acoustic)
Ghostly kisses
همزمان که می‌خونید گوش کنید
قول میدم به جونم دعا کنید 🥹🤝🏻

....
-نمیخوای لباس بپوشی؟

سرپا وایساده بود و ظرف سس توی دستش رو هم می‌زد. خطاب به تهیونگی گفت که همچنان بدون پیرهن، روی صندلی نشسته بود و آشپزی کردنش رو تماشا می‌کرد.

تهیونگ: هنوز گرمه
جونگکوک‌: هوا گرمه یا چیزی که داری می‌بینی گرمت می‌کنه؟

تهیونگ لبخند کمرنگی زد. پسر روبه‌روش آستین هودی مشکیش رو بالا زده بود و شبیه سراشپزای حرفه‌ای، با اخم کمرنگی روی پیشونیش براش آشپزی می‌کرد. معلومه که صحنه مقابلش، تحریک‌کننده‌ بود.

تهیونگ: تا حالا برای چند نفر آشپزی کردی؟

سس گوجه رقیق‌شده که با سبزیجات مزه‌دارش کرده بود رو با احتیاط روی پاستاهای نیم‌پز چیده شده توی ظرف ریخت و جواب داد.

جونگکوک‌: نمی‌دونم، نشمردم
تهیونگ: یعنی نشمردی چند تا دوست پسر داشتی؟

خندید. پس قرار بود رئیس کیم به رابطه‌های قبلیش حسادت کنه؟

جونگکوک‌: کی گفته من برای دوست پسرام آشپزی می‌کردم؟
تهیونگ: دوست پسرام... خوبه. چند تا بودن حالا؟
جونگکوک‌: اوومم، نمی‌دونم... زیاد؟

وقتی فرصت اذیت کردن رئیس کیم وجود داشت، چرا نباید این کار رو می‌کرد؟

جونگکوک‌: ولی بهت قول میدم هیچ کدومشون نیمه لخت منو موقع آشپزی تماشا نمی‌کردن. یا کامل لخت بودن، یا نبودن. تو اولینشونی

خنده‌ی شیطنت‌آمیزش رو نمیتونست از صورتش حذف کنه. وقتی گوجه‌های تیکه شده رو روی پاستاها گذاشت، چشمش به تهیونگی افتاد که جدی با رگه‌های نیمه عصبی نگاهش می‌کرد. سعی کرد مزه ریختن رو تموم کنه و شرایط از این بدتر نشه.
نگاهش رو ازش دزدید و ادامه داد: زیاد نبودن. از بین همشون هم فقط با یه نفر جدی‌تر از بقیه بودم. یعنی بیشتر رابطه‌مون طول کشید

تهیونگ: کی؟
جونگکوک‌: یعنی الان با اسم بگم میشناسی؟!

پسر بزرگتر چشماش رو با کلافگی توی حدقه چرخوند

yukaiWhere stories live. Discover now