فلش بک
- تمام چیزایی که گفتی یه توهمه
جونگکوک کلافه لب زد؛ حتی حوصله داد زدن هم نداشت.
+ توهم؟ بار رو از بیمارستان میارم بیرون، میرسونیم دست تو توی مسیرت. مسیر تو هم با راهبرات محافظت شدهس. کسی نمیتونه رد بشه. اینجوری هر کسی کار خودش رو درست انجام بده مشکلی نیست.
نایون که هنوز وایساده بود، با جدیت جوابش رو داد
جونگکوک: میاری بیرون؟! حواست هست درباره چی داری حرف میزنی؟!
نایون: معلومه که هست؛ حتی لباسم براش خریدم.
منشی جانگ سرش رو انداخت پایین؛ ترجمهی شونههای افتادهش میشد: چرا من به این اعتماد کردم؟
نایون: خیل خب. منظورم اینه به همه چی فکر کردم.
جونگکوک: حرفات سر تا پاش ایراده. تو اصلا چطوری میخوای اون همه دارو رو از اونجا بکشی بیرون؟ میدونی چقدره؟
نایون: دقیقا میدونم چقدره؛ کانتینرای تهیونگ مدیوم بودن و دو تا مدیوم بین ۱۸۰ تا ۲۰۰ تا باکس جا میگیره. باکسا رو با آمبولانس میاریم بیرون؛ هر آمبولانس بین ۲۵ تا نهایت ۳۰ تا باکس جا میگیره. هشت تا آمبولانس کفایت میکنه.
منشی جانگ: اون بیمارستان هشت تا آمبولانس نداره
برگشت و به منشی جانگ که ساکت نشسته بود نگاه کرد.
نایون: بیمارستان به اون بزرگی هشت تا آمبولانس نداره؟!
منشی جانگ: پنج تا داره
نایون: پنج تا؟! بیمارستان مناطق محرومه؟!
منشی جانگ هر لحظه کلافهتر میشد
منشی جانگ: بیمارستان تخصصی ویآیپی نیازی به آمبولانس زیاد نداره
نایون: حالا یه جوری جاش میدیم. نشد هم ایرادی نداره، پنج تا بهتر از هیچیه
جونگکوک: گور بابای آمبولانس؛ تو اون بیمارستان کوفتی هزار تا چشم همیشه بیدار هست! با اونا میخوای چیکار کنی؟ میدونی برای این کار چقدر زمان لازمه؟
نایون سمت منشی جانگ دوباره چرخید.
نایون: گاردای امنیتی بیمارستان یونگی، مال خودشه یا گونگ؟
منشی جانگ: هر دو
بار بهترین جا بود؛ انبار بیرون شهر از امنیتش کم میکرد و وجود یه عالمه دارو توی بیمارستان، اصلا اتفاق عجیب و دور از انتظاری نبود. نتیجهی همکاری گونگیو و مین یونگی، وجود بار داروی تهیونگ توی بیمارستان یونگی محسوب میشد و حالا نیروی هر دو نفر ازش حفاظت میکردن. نایون و جونگکوک راه سختی رو جلوشون داشتن.
YOU ARE READING
yukai
Fanfictionقرار بود یه زندگی ساده داشته باشه؛ همونی که از اول دنبالش بود اما دیدن اینکه تمام حقش، توی دست آدمای دیگه داره دست به دست میچرخه، انتقام و سرکشی درونش رو بیدار کرد. به اطرافش نگاه کرد و دنبال قدرتمندترین آدمی گشت که میتونست ازش استفاده کنه. فارغ ا...