1-Daddy

4.3K 178 10
                                    

Rose's POV:
نينا-اون دختره ى احمق رو بايد آدم كنيم!
خنديدم و برگشتم و به نينا نگاه كردم-نينا بيخيال اون گنـ...
كه حس كردم محكم خوردم تو يه چيزى-شت!
با يه دستم لباس طرف و چنگ زدمو كمرشو چسبيدم كه از عقب نيافتم كه دست طرف دورم حلقه شد و صداى نينا از پشت سرم اومد-رز!!
بوى آشنايى پيچيد توى دماغم كه مو به تنم سيخ شد-آقاى استايلز!
سريع دسام و گذاشتم روى سينش و ازش فاصله گرفتم كه با همون اخم روى پيشونيش بهم زل زد-رز!حواستو جمع كن دختر.
سرمو انداختم پايين-ببخشيد استاد
+اشكال نداره،حالا خوب شد به من خوردى!مواظب باش يه وقت به رابرتسون نخورى!
و صداى خندش بلند شد و بازمو فشرد،صبر كن ببينم!آقاى استايلز همين الان خنديد!سرمو آوردم بالا تا اين صحنه ى غيرباور رو توى ذهنم كپى كنم!چشماش ريز ميشد و چال!اون چال داره!خو اين پدسگ چرا نميخنده؟؟
همون طور متوجه شدم كه همين طور بهش زل زدم و دست اون همين طور داره بازومو فشار ميده و بهم لبخند ميزنه.
نفسشو فوت كرد بيرون-خب من ديگه بايد برم!
و لبخندى زد كه دوباره چالش رفت تو. همين طور با دهن باز رفتنش و تماشا ميكردم كه يهو نينا مثله بازومو نشگون گرفت-لعنتى بايد دوربيناى مدرسه رو هك كنيم اين صحنه ى خنديدنشو برداريم!اون خيلييييى جذابههه!
و اداى غش كردن دراورد-واييييى.
زدم به بازوشو خنديدم-دختر. خودتو جمع كن،ميدونى چند سالشه؟چند سال ديگه ٣٠ سالش ميشه.
نينا با كتابى كه دستش بود خودشو باد زد-بهترررر!٢٨ چشههه،٤٠سالش بود بازم حاظر بودم براش غش كنم!اصلا بهتر،وسط رابطه باهاش بهش ميگم ددى!
و خنديد كه هولش دادم-مسخرهههه
+به چى ميخندين؟
سرمو برگردوندم كه كارولاين مثله هميشه با موهاى باز و بلوندش روبه روم بود،بطرى آبشو سر كشيد كه نينا داد زد-آقاى استايلز خنديد!اون چال داشت!
همون موقع كارولاين بطرى رو از دهنش فاصله داد و آب از دهنش فواره زد تو صورت نينا.
*وقت ناهار*
سرمو بالا گرفتم و به آسمون عابى نگاه كردم:
-يعنى عاشق خودمونم.
رومو كردم سمت لويى و بهش نگاه كردم-چرا؟
لويى دود سيگارو از دهنش بيرون داد-هيچ،زنگ ناهار،پاميشيم ميايم اينجا،به هوا مولكولاى جديد اضافه ميكنيم.
خنديدم-اقاى عالم،راحت بگو سيگار ميكشيم:
-خير،من ميكشم.
-گمششوو،به منم ميدى!!
لويى ابرو بالا انداخت و يه پك از سيگارش زد-نوچ. تو هنوز سنت قانونى نى بيبى گرل.
هولش دادم عقب كه افتاد روى چمنا-نه كه تو خيليى سنت بيش از حد قانونيه!ما هممون دبيرستانيم.
و اومدم بالا سرش كه خيليى ريلكس گفت-ميخوايش؟:
-پس بيا بگيرش.
يه پك از سيگارش زد و تو حركت زد زير پام كه جيغ كشيد و نزديك بود بيافتم روش كه دستامو زدم به زمين،، تا خواستم داد بزنم دستشو زد به زمين و هولم داد عقب و با يه دستش صورتم و گرفت و لباشو گذاشت روى لبامو دودو از دهنش فرستاد توى دهنم كه ناخودآگاه كشيدمش تو و چشمامو بستم.
يه بوسه ى كوچيك از لبام گرفت و لباشو از لبام فاصله داد و لبخندى همراه با پوزخند زد و بعد خنديد-قيافشو،مثله اينايى شده كه نعشه ان.
همون موقع صداى لوكاس اومد-لويى؟وقت ناهار تمام شد.
دهنم همين طور باز مونده بود كه لويى دستشو كشيد روى لبام-همون طور كه ميدونى،راز منو تو،هر روز باغ پشتيه مدرسه زنگ ناهار،به هيچكسم نگو،و بازم من ميشم همون لويي كه با هم بديم!و تو يه حركت روى موهامو بوسيد و بلند شد. الان...الان لويى منو بوسيد؟
****
همون طور مدادمو با ريتم تكون ميدادم كه همون موقع اهنگ قطع شد-هييى!
و تازه متوجه شدم وسط كلاسم. آقاى استايلز با چشم غره بهم زل زد و ابرو بالا انداخت-مشكلى پيش اومده خانم پييِرز؟
سرمو تكون دادم-نه نه!
و به كارولاين كه كنارم بود چشم غره زدم و محكم پامو زدم به پاش كه اخى كرد. اقاى استايلز سرشو تكون داد و به كارش ادامه داد
-لعنتى اين چ كارى بود؟؟
كارولاين ادامو در اورد-اين چ كارى بود؟خانم عزيز سره كلاس جاى اهنگ گوش دادن نيست!بيا ببين چى كشف كرديم!
نينا-اون سينگلههه.
-چى؟!كى؟!؟
نينا-آقاى استايلز!
محكم زدم بس كله ام-خدايا بيخيال شين!اون معلمونه.
و سرمو گرفتم و نگاهم و به استاد گرفتم،اون خوشگل بود. چشاى سبز و..با فكر كردن به لبخندش ناخودآگاه لبخندى اومد روى لبم،لباى صورتى داره و ...
يهو صداى بشكنى از جلوى صورتم اومد كه از اون دنيا خارجم كرد و با ديدن شلوارى كه دقيقا جلوى ديك طرف بودم ابروم بالا پريد. سرمو اروم اروم اوردم بالا و با ديدن طرف پريدم عقب
-استاد!

Teacher Where stories live. Discover now