44-🔞

2.6K 79 1
                                    


دستاى سردش بازومو لمس كرد و و بوسه ى آرومى روى گردنم گذاشت،بوسه هاى آروم...
تا به دومين بوسه رسيد،اون گردنمو گاز گرفت كه ناله كردم و لبمو گاز گرفتم
اسمشو صدا كردم-هرى
گردنمو محكم مكيد و دستشو روى كمر لختم كشيد و سرشو اورد بالا،موهاش به هم ريخته شد بود و چشماش از هميشه خمار تر شده بود،قرنيه ى چشماش ريز ريز شده بود و مژه هاى بلندش روى صورتش سايه انداخته بود
اون خم شد و پاهامو گرفت و جورابام كه تا زانو هام بودو اروم در اورد
اون بوسه هاى اروم روى پام زد و همون طور بالا اومد و روى رونم لاو بايت گذاشت،دلم به هم پيچ خورد،بلند ناله كردم،پاهام سست شده بود-فاك...
لبمو گاز گرفتم و زانوهام خم شد،نتونستم خودمو كنترل كنم وقتى كه كنار لباس زيرمرو گاز گرفت،سريع لباسشو كشيدم كه پاشد
به لباى پف كردش نگاه كردم-خيلى منتظر اين لحظه بودم!
اينو گفتم و محكم لبامو روى لباش فشار دادم و بوسيدمش
دستم و روى شونه اش گذاشتم و به سمت تخت هدايتش كردم
آخرين بوسمو ازش گرفتم و همون طور كه چشمام بسته بود ازش جدا شدم كه لبامون صدا داد كه خنديد(ماچ😂)
لبخندى زدم كه نگاهى به سرتاپام انداخت
دستمو روى سينه ى سمت چپش گذاشتم و هولش دادم كه خيلى شل افتاد روى تخت و با دستش خودشو نگه داشت-واو،تو اتيشت از منم تيز تره دختر
لبخندى زدم و پاهامو باز كردم و روى رون پاهاش نشستم
دستمو دور گردنش حلقه كردم-خيره سرم دختر تو ام
نيشخندى زدم-نيستم؟
*هرى*
دستمو روى باسنش كشيدم و محكم فشردم كه لبشو گاز گرفت،سرمو اوردم بالا-اره هستى،تو دختر كوچولويه جذاب خودمى
اون باسنشو داد عقب و خودشو روى پام كشيد،اون كاملا خيس بود،ميتونستم اينو حس كنم-مثله اينكه امشب يكى قراره صداش به آسمون بره
از روم بلند شد-فكر نكنم
اون هولم داد عقب،سرمو اوردم بالا و بهش نگاه كردم،اون ميخواد چيكار كنه؟
با حس كردن دستش روى خودم ناله كردم-فاك
و سرمو روى تخت فشار دادم
احساس ميكردم ديكم الان منفجر ميشه،اره ديك من داشت شكممو لمس ميكرد!اون تو يه حركت كمربندمو باز كردو شلوارم و كشيد پايين
هيچى نشده داشتم از باكسرم ميومد بيرون،دستشو به باكسرم كشيد و سريع كشيدش پايين كه به سرعت ازش در اومدم،اون خنديد
بهم فحش داد و موهامو كشيدم-خفه شو،من خيلى دارم خودمو كنترل ميكنم!
و واقعا هم داشتم كنترل ميكردم كه اونو نكوبونم به تخت و مثله يه هرزه بفاكش ندم!صبر كن ببينم من گفتم هرزه؟دهنم خيلى گشاد شده!بهتره اين حرفمو پس بگيرم
با قرار گرفتن دستش دور خودم افكارم پاره شد-فاك بهت دختر!
زير شكمم خالى شد وقتى اون زبونشو از پايين تا بالام كشيد
اون منو توى دهنش جا داد و من نتونستم خودمو كنترل كنم و دستمو بردم سمتش و موهاشو گرفتم و روى خودم فشار دادم
-تو خيلى خوب اينكارو انجام ميدى!
اون تو يه حركت منو توى خودش كرد كه تقريبا داد زدم
-واى!
موهاشو محكم كشيدم-فاك
سرمو اوردم بالا تا بهش نگاه كنم،اون منو از داخل دهنش در اورد و بهم لبخند زد-حالا كى ناله ى كى رو در اورد؟
-خفه شو...
نتونستم حرفمو كامل كنم چونكه اون دوباره زبونش و روى من چرخوند كه دلم پيچ خورد
سريع به سمت اومدمو فكشو و توى دستش گرفتم و اوردمش بالا،به لباى خيسش زل زدم و لبامو گذاشتم روى لباش(اق:|)
زبونشو محكم مكيدمو ازش جدا شدم-تو دقيقا همون دخترى هستى كه من ميخوام!
اون لبخندى زد و وايساد كه روى تخت عقب رفتم و بهش اشاره كردم كه بياد و روم بشينه
اون سمتم اومد و دستشو روى شونه ام گذاشتو پاهاشو باز كرد و روى من نشست،ناله كرد وقتى ديكم اونو از روى لباس لمس كرد
شونه امو محكم فشار داد وقتى روى گردنش يه لاو بايت گذاشتم و باسنشو فشار دادم،من ميخواستم اونو حس كنم،دقيقا،همين،الان!
ضربه اى به باسنش زدم كه پريد بالا-هرى!
با اون نگاه متعجبش بهم نگاه كرد،من اين نگاهو ميشناختم،اين نگاه دقيقا نگاه بيشتر دخترايى بود كه باهاشون بودم
"اون فاك هرى استايلز برگشت"
به فكرم پوزخندى زدم و باسنشو فشار دادم و بالايه شلواركشو كشيدم،اون خيلى تنگ بودو به راحتى پايين نيومد
-ببخشيد رز!
اينو گفتم و شلواركشو و لباس زيرشو جر دادم،فك كنم تا اخر رابطه امون ديگه براش لباس نمونه!
لباساشو پرت كردم اونور،حالا ديگه اون كاملا روى من بود
دستمو زير لباسم گذاشتم و تو يه حركت از تنم درش اوردم
دستشو روى بدنم كشيد
پوزخند زدم-چيه نكنه دلت براشون تنگ شده بود؟
-اوه اره،خيلى
لبخند زدم و خودمو توى دستم گرفتم و روش تكون دادم كه با ناله هاى خودش خفه شد-فاك
و گردنم و توى دستش فشار داد،اين دختر منه(شاشم)
خودمو روش كشيدم،اين عادت من بود،اولش سرش به سرش ميزاشتم و بعد يهو،بوم،هرى استايلز بزرگو حس كن!
خودمو روش تنظيم كردم كه لبشو گاز گرفت
روش فشار دادم،اون بازم تنگ شده بود،اين هم خوبه و هم بد
اون خودشو پايين كشيد،من اروم اروم داشتم واردش ميشدم
"اون خيلى داشت لفتش ميداد و من بهش نياز داشتم!"
دستمو روى باسنش كشيدم-ببخشيد عزيزم
اون متعجب بهم زل زد كه باسنشو سريع روى خودم فشار دادم كه جيغ كشيد،دستمو روى دهنش قرار دادم-هيس،اروم باش،اين فقط يكمه،نبايد بقيه بشنون
دستمو از روى دهنش برداشتم كه اون سرشو اورد نزديكم و فحش داد-اين از ٢٠سانت لعنتى بيشتره،و تو ميگى يكم؟؟
خنديدم-نه كه تو بدت مياد
اون ناخوناشو روى سينه هام كشيد كه سينه ام سوخت،خودمو بردم عقب كه اون دستشو روى تخت فشار داد و باسنشو داد عقب تا بزرگتر بشه،بايد عادت كنه!
باسنشو توى دستام گرفتم و اونو روى خودم عقب جلو كردم كه سينم و فشار داد-فاك هرى اين عاليه
بازمم كرمم گرفت-چى عاليه؟
دندوناشو روى هم فشار داد و با التماس بهم زل زد-تو
-خوبه
اينو گفتم و خودمو توش تكون دادم كه بلند جيغ كشيد،خب،اينو صد درصد دخترا شنيدن
باسنشو گرفتم و از روم بلندش كردم و روى تخت كوبيدمش-مگه نگفتم ساكت باش؟
-ببخشيد ببخشيد!
دستمو روش قرار دادم-مثله اينكه تنبيه ميخواى!
اون ناله كرد-هرى،لطفا
-----
تنبيهههسمسيتيميخ:))))
بالاخره به چنل و اينستا رسيديم:)بوهاهاهاها:)))

Teacher Where stories live. Discover now