6-Gucci

1.4K 100 0
                                    


Harry's POV:
-خداى من لياممم
هولم داد داخل:-خفه شو پسر!مثله بچه مثبتا شدى!يه چند سال استاد دبيرستان شدى به گا رفتى!كالج بودى خوب بود ميرفتى پارتى با دخترا و اوم اره!
زدم پس كله اش-انقدر عوضى نباش ليام!
و موهامو دادم عقب كه يه دستى مثله وحشيا اومد توى موهامو به هم ريختشون كه داد زدم-ليامممم
ليام-ازت بدم مياد،انقدر عن شدى!تو پسر باحاله ى كالج بودى!نگا الان !
و تو يع حركت يقمو كه تا ته بسته بودم گرفت بين دستشو تا زير سينم جرش داد-لعنتى اينو تازه خريده بودممم
ليام ابرو بالا انداخت-اگه مارك گوچى هم بود برام مهم نبود
و هولم داد سمت بار و رو به مردى كه مسئول بود گفت-دوتا تكيلا لطفا
سرمو تكون دادم،با اين حركات ليام امشب معلوم نيست چه اتفاقى بيافته
Rose's POV:
نينا-ببين كى اينجاست؟
سرمو براى مشروب زياد ميچرخيد ولى سرمو اوردم بالا و با ديدن مردى كه روبه روم با دوتا دختر دورو ورش چشام گرد شد-اون استاد نيست؟؟ همون موقع يه مرد ديه كه قيافه ى جذابه داشت اومد پيشش و يه چيزى بهش گفت كه ميتونم بفهمم استاد بهش فحش داد
نينا خنديد-خودشه!مثله اينكه اونقدار هم كه فكر ميكرديم استاد نيست
-اوه لعنت بهش بدنش و نگا!آدم دلش ميخواد بهش دست بزنه!
دهنمو گرفتم!لعنتى من الان چى گفتم؟من واقعا داشتم به اون بدن و تتو هاش كه از اون يقش معلوم بود نگاه ميكردم؟صداى خنده ى نينا بلند شد-مثله اينكه يكى استاد و ميخواد
داد زدم-نه! نينا لباشو داد جلو-نه؟اها بعله چونكه تو نميتونى اونو بدست بيارى،عاه با استاد دوست شدن زشته
-من اينكارو ميكنم! باورم نميشد دارم اين حرفا رو ميزنم،كند زدم به درصد الكلا! نينا-اگه تونستى،هر كارى بگى ميكنم!
.
سرم داشت از درد منفجر ميشد ولى بازم مثله احمقا داشتم اون وسط ميرقصدم،صداى زين توى گوشم پيچيد:-رز!بيا ميخوايم بريم!
سرمو چرخوندم،داشت ميومد سمتم كه سامانتا دستشو كشيد-بيا اون خودش مياد! اوه باشه ريدم بهت سامانتا!
داد زدم-من خودم ميام   و از بين جمعيت اومدم بيرون كه براى يه لحظه حس كردم چيزى رو نميبينم و خوردم به يه چيزى كه دستم و هول دادم و ازش جدا شدم-ببخشيد
رو به روم يه پسر بود با دوستاش اونورش،اوه نه-اشكال نداره دختر كوچولو
-پس من ميرم! و سريع خواستم از كنارش رد بشم كه مچمو گرفت-نه به اين زودى!
دستم و كشيدم-بيخيال،من بايد برم
و دستمو كشيدم كه اخم كرد-گفتم الان نه!
دستشو كشيد روى صورتم كه سرمو عقب كشيدم-چه سركش(:|)،سنت به كمتر از ١٨ميخوره
حس كردم رنگم مثله گچ شد،لبخندى اومد روى لبش،حس كردم چشماش برق زد-تو دخترى!
دستم و گذاشتم روى سينش و خواستم خودمو ازش فاصله بدم كه كوبيدم به ديوار-نه !
دستشو كشيد روى بدنم-اره!
و تو يه حركت سرشو برد توى گردنم و محكم مكيد كه بازشو فشار دادم و وول خوردم،بيخيال!من نبايد مثله دختراى عن رفتار كنم!
همين طور داشت ميرفت پايين تر كه هولش دادم عقبو محكم زدم توى دهنش،ايْنهه!
دستشو گذاشت روى صورتش-تو دقيقا چ گوهى خوردى؟
از ديوار فاصله گرفتم و عقب عقب رفتم،گوه خوردم!
همون موقع خوردم به يكى كه بازوهامو گرفت،دوباره؟نه!
سرمو بالا گرفتم كه با ديدن اون چشماى سبز چشمام گشاد شد-استاد!
دستشو گذاشت روى كمرم و كشيدم كنار-كنار وايسا رز
ابروشو بالا انداخت-درواقع بايد بگيم تو چ گوهى ميخورى بچه كوچولو؟
ميتونستم بگم اون پسر تا وسطاى گردن استادم به زور ميرسيد
به تته پته افتاد كه دوستاش اومدن كنارش و بعد سرشو اورد بالا-مثله اينكه دعوا ميخواى دراز؟
تا خواست چيزى بگه يهو گرماى بدن يكيو پشتم احساس كردم و يه مردى دستشو گذاشت روى شونه اش و از اونورم در اومد،اون مرد!اون مردى كه قبلا كنارش بود،الان كه كنارشم احساس ريزى ميكنم!
-مشكلى پيش اومده هرولد؟
و رو به اونا گفت-ميبينم كه مشكل پيش اومده
پسره با ديدن اون رنگ از روش پريد-ام مشكللل؟؟؟مشكله چى نه چيزه...ما بايد بريم!اره اره. وسريع دوستاشو حل دادو عقب رفت.
با صداش به خودم اومدم-رز؟خوبى؟
ناخودآگاه با فشار دادن كمرم بدنم لرزيد:-ليام كتتو بده به من
اون پسرى كه متوجه شدم اسمش ليامه كته اسپرتى كه تنش بودو در اورد و داد به اون كه انداخت دورم
لـ-ببرش بيرون هوا بخوره. نميدونم از دستش كه هنوز دور كمرم بود ميلرزيدم يا اون اتفاق،ولى به طور بدى ميلرزيدم
زمزمه كردم-از اين بدترم ميشه؟
تا پامونو گذاشتيم بيرون صداى رعد و برق بلندى اومد و به سرعت دونه هاى بارون پايين اومدن كه سرفه كرد-مثله اينكه ميشه

Teacher Where stories live. Discover now