4-where is zayn?

1.6K 109 1
                                    


بلند جيغ كشيدم و پريدم بغلش-جاستينننننننن!فاك يو مرددد!
صداى بلند جيغ نايل هم از پشت سرم اومد-يا مسيييححح!تو برگشتيييى!
تو يه حركت گونشو بوس كردم كه صداى خندش اومد،ازش جدا شدم كه نايل پريد بغلش كه شوت شد عقب-نايللل!
ياده يه چيزى افتادم-زين!زين كجاسستتت؟؟؟
جاستين دستشو دور نايل حلقه كرد و خنديد-اون توى حياطه
سريع از كنارشون گذشتم كه خوردم به نينا:-چيشدهه؟؟
از كنارش گذشتم و داد زدم-نايل و جاستين برگشتننن!
Zayn's POV:
الكس-خيلى خوشحالم كه برگشتى،مدرسه اصلا بدون تو حال نداشت
دستشو توى دستم فشردم-از اون شهر خوشم نيومد،خوشحالم كه خوشحالى كه...
صداى جيغ آشنايى نزاشت حرفمو كامل كنم و سرمو اوردم بالا و با ديدن رز چشمام گشاد شد و حس كردم الان از خوشحالى غش ميكنم.
بلند جيغ كشيد-زيننننن
و بدو بدو سمتم اومد،نميدونستم چيكار كنم تنها كارى كه كردم اين بود كه دستامو باز كردم و اون پريد بغلم،پاهاشو دورم حلقه كرد كه دستمو دورش حلقه كردم و محكم گرفتمش كه با دستاش دو طرف صورتمو گرفت-دلم برات تنگ شده بود عوضى!
و تو يه حركت گونمو بوسيد و دورباره بغلم كرد-فكر نميكردم انقدر دلت برام تنگ شده باشه!
زد به بازوم-خفه شو بابا!
و سرشو ازم جدا كرد كه ازم پياد پايين كه سفت چسبيدمش،باشه،من به جاستين قول دادم اينكارو انجام بدم!
دستمو توى موهاش بردم و لبامو گذاشتم روى لباش
Rose's POV:
چشمام از تعجب گشاد شده بود،صداى جيغ چند نفر از كنارم اومد كه زين لباشو از لبام جدا كرد. دهنم باز مونده بود
-تو...تو الان منو بوسيدى!
زين خنديد-اره! ناخودآگاه لبخندى روى لبم بود كه زين كشيدش توى بغلم و چرخوندم و بلند داد زد-من بوسيدممتتتت!
بلند خنديدم و جيغ كشيدم كه بچه ها دورو ورمون جيغ كشيدن.
ولى وسط جمعيت،با ديدن لويى كه با اخم به ما نگاه كرده بود يه لحظه قلبم وايساد.
Zayn's POV:
پوزخندى زدم و رفتم سمت لويى و دستم و گذاشتم روى شونش-بهه لويييى!
برگشت سمتم ك. لبخندى كه روى لبش بود با ديدن من من لبخندش محو شد و اخم كرد-چيه ماليك؟
خنديدم-حالا شدم ماليك؟تاملينسون؟
به سرش به دوستاش كه كنارش بودن با سر فهموند كه بايد برم و اونا هم رفتن. لبخند زدم-سگاتو فرستادى برن؟
لويى به سمتم اومد-مواظب حرف زدنت باش!
قد من بلند تر از اون بود،پس فيلا برترى بيشترى داشتم،دستم و گذاشتم روى شونه اش و هولش دادم عقب-نباشم چى ميشه؟
ادامه دادم-فيلا كه تو هيچ عنى نخورديو من هنوز نيومده از تو حلو ترم!بازم مثله هميشه!كوچولويه ريزه ميزه!
صداشو برد بالا-خفه شو!
صدامو آروم كردم-اوه اين اخرين تُنه صداته تومو كوچولو؟تو حتى نتونستى دختر مورد علاقتو بدست بيارى! و حدس بزن!اولين بار اون دختر كى با اون بود؟"بلند گفتم"من!دوسال پيش!
با اين حرفم لويى داد زد و محكم زد توى دهنم كه به عقب تلو تلو خورد،لبم بريده بود،دستم و كشيدم روى لبم-كه اينطور!
و محكم به سمتش رفتم و كوبيدمش به ديوار مدرسه كه دخترا جيغ كشيدن

Teacher Where stories live. Discover now