My husband,My sir[L.S]

44

*عکس و نظرسنجی تل رو چک کنید

Writer Pov
سه هفته بعد:

ل:ده

لویی ناله کرد و لبشو گاز گرفت وقتی هری رو باسنش رو بعد از اسپنک نوازش کرد.هری بهش کمک کرد که از روی روناش بلند بشه و بعد شلوارشو آروم بالا بکشه.

برای لویی جای تعجب داشت که هری بهش تخفیف داده،به جای 170 تا تنبیهش توی یه شب یا نهایتا دو شب تصمیم گرفته بود روزی ده تا شلاق یا اسپنکی که داره رو بهش بده و به نظر میرسید خودش از این کار بیشتر خوشش اومد،اینطوری هرروز لویی رو روی پاهاش داشت.البته به جز روزایی که خود هری نمیخواست یا خونه نبود یا وقتی بعد صد تا شلاق که ده روز طول کشید بهش سه روز استراحت داد.لویی هم از گفتنش خجالت میکشید ولی اینو به اینکه همه تنبیهشو یه جا بگیره ترجیح میداد.به حساب لویی فقط دو تا ده تای دیگه اسپنک داشت و بعدش این عذاب تموم میشد.

ه:امروز با ترویس میتونی بری خریدگ

ل:خرید؟!

لویی با تعجب پرسید و به هری که پشت لپ تاپش برگشته بود نگاه کرد.

ه:هیچی برای دانشگاهت نیاز نداری؟

لویی اوهی گفت و بعد بدون اختیار لبخندی زد.هفته ی پیش جواب از دانشگاهایی که براشون درخواست فرستاده بود اومده بود و لویی به سختی تونست بینشون یکی رو انتخاب کنه ولی بالاخره دانشگاهی رو انتخاب کرد که به قدر کافی از آپارتمان هری دور باشه و البته طبق درخواست هری دانشگاهی باشه که انتقالی به لندن هم بده.

ل:اره..اره یه چیزایی باید بخرم.

ه:البته...

هری که داشت تایپ میکرد مکث کرد.

ه:میتونی همه چیزو انلاین سفارش بدی ولی ترجیح میدم بری بیرون قبل از اینکه بخوام مشکلات افسردگی به خاطر همش خونه بودنت رو حل کنم.

لویی اخم کرد.

ل:اگر بذاری با خواهرام برم بیرون یا با دوستام باشم قطعا این اتفاق نمیفته.

ه:فکر کنم دانشگاه رفتنت برای جلوگیری از این اتفاق کافی باشه.

لویی دست به سینه شد و نفسشو بیرون داد.

ل:اوکی چقدر میتونم خرج کنم؟

ه:هرچقدر.

لویی ابروهاشو بالا انداخت.

ل:هرچقدر؟

ه:اره لویی چیزایی که نیاز داری بخر.

ل:تو شوگر ددی ام هستی؟

لویی خندید ولی وقتی هری کاملا خنثی بهش نگاه کرد لبخندشو جمع کرد.

ه:من دام و همسرتم و اینکه از لحاظ مالی تامین بشی جزو وظایفمه.