هایی.از الان اعلام کنم چپترایی که قراره تمام افراد رو به فحش و لعنت و نفرین ببندید شروع شده😂آرامش خودتونو حفظ کنید و قضاوت نهایی رو بعد چند چپتر داشته باشید.
چپتر طول کشید ولی طولانی تر شد.🥲بیاید برید رای هاتونو پس بگیرید چپترای کوتاه تحویل بگیرید.😂جاست کیدینگ*
بیشتر این مدت توی واتپد نبودم چون پسوورد رو نداشتم و سکته های متعدد پشت سر گذاشتم تا پیداش کردم و خیلی کامنتا هست جواب ندادم و فکر نمیکنم برسم جواب بدم پس اگر مهم بوده یا هرچیزی،میتونید یه نقطه روش ریپلای کنید که برم بخونم.Writer Pov
سوار ماشین شد و کمربندش رو کشید تا ببنده ولی وقتی چرخید و نیمرخ هری رو دید چند ثانیه مکث کرد.بدون گفتن چیزی کمربندش رو بست و به صندلی تکیه داد.
هری تو سکوت از حیاط خونه خارج شد و روند.
لویی سرشو چرخوند تا دوباره نگاهی بهش بندازه.میتونست بوی الکل رو احساس کنه و قرمزی گوشه چشمش رو ببینه و با توجه به اتفاقی که برای فرانسیس افتاد براش نگران کننده بود.
ل:تو مهمونی ندیدمت.
لویی بعد از چند دقیقه ی طولانی گفت.هری پوزخند زد.
ه:بابتش ازم تشکر میکنی؟
لویی اخم کرد.
ل:چی؟
هری برای چند ثانیه چیزی نگفت و بعد سوالی بی ربط به مکالمه قبلی پرسید.
ل:مری رو خیلی دوست داری نه؟
ل:..آره..چرا میپرسی؟
ه:خیلی محکم بغلش کردی،لبخندت دهنت رو پاره کرد.
لویی اخم کرد ولی چیزی نگفت.
ه:تروی چیزی ازت نپرسید؟
لویی سرشو تکون داد.
ل:میخواست باهام صحبت کنه ولی بهم دستور داد تا برم پیشش،برای همینم باهاش صحبت نکردم.
دلیلی نمیدید سر تروی به هری دروغ بگه.
ه:خوبه.
هری با رضایت سرشو تکون داد.
ل:چیزی شده؟الکل خوردی..
هری بالاخره برگشت تا بهش نگاه کنه و بعد دوباره چشمشو به خیابون داد و سوالشو نادیده گرفت و به حرف خودش ادامه داد.
ه:میتونی از این به بعد مری رو ببینی.ولی حواست باشه لویی،اگر فکر فرار به سرت بزنه و بخوای با خواهر عزیزت عملیش کنی...
ل:هم اونو میکشی هم منو،البته نه،اول جلوی چشمام شکنجش میکنی تا به پاهات بیفتم و از اونجا که لیست التماس هام پره،التماسم جواب نمیده و بعد میکشیش.
ه:خوبه.
لویی نفسشو بیرون داد.
ل:وقت با ارزشت رو هدر نده آلفا .اگر میخواستم فرار کنم تا الان انجامش داده بودم،فکر میکنی موقعیتش رو نداشتم؟
YOU ARE READING
My husband,My sir[L.S]
Fanfiction_له کردن قلبی که صاحبشی توی مشتت انقدر راحت بود عزیزکرده ی آلفا؟ Larry BDSM husbands Mpreg ⚠محتوای داستان تجاوز،خشونت فیزیکی،فحاشی و... هست.