My husband,My sir[L.S]

Answers

حدود چند چپتر دیگه رابطه هری و لویی اوکی میشه؟
نمیخوام یه عدد بگم که بعدا حالا کمتر با بیشتر بشه،اگر بخوام کلی بگم اینطوری نیست که یهویی اوکی بشن.بیشتر بگم اسپویله

نایل رو بابای هری بزرگ کرده؟لیام چه نسبتی با هری داره؟
سوال چند نفر بود:نایل پسر خونده ی دس و آنه بوده و بعدش هری به دنیا اومده،یعنی نایل برادر ناتنی هری حساب میشه،که بعد از پیدا کردن خانواده اصلیش پیش اونا برمیگرده.لیام پسر خاله ی هریه.

هری کی میخواد از فرانسیس بکشه بیرون؟😂😂
سوال چند نفر بود:ببینید دقیقا که نمیتونم بگم البته حدودا هم نمیتونم بگم😐😂با قضیه پیش بیاید،اونقدر طول نمیکشه که زده بشید.

تو دنیای فیکشن مگه مردا نمیتونن حامله بشن؟پس چرا باید کام اوت کنن؟گی بودن عادی نیست؟
این سوال یکیتون بود و یکیتون هم جواب داده بودید.این توضیحی هست که اول فیکشن دادم و کپی پیستش کردم👇
توضیحی که میخوام اضافه کنم در مورد امپرگ داستانه.اولش قصد داشتم کلا امپرگ نباشه ولی بعد تصمیم گرفتم امپرگ باشه ولی تو داستان همه مردا بتونن باردار بشن ولی بالاخره تصمیم گرفتم اینطور باشه که یه تعدادی از مردا از روی شانس بتونن باردار بشن و احتمالی باشه.مثل دو یا سه قلو بودن بچه.ممکنه فقط بعضی زنا تو دنیای واقعی چند قلو به دنیا بیارن.(البته تعدادشون کم نیست ولی به تعداد نصف نصف هم نمیرسه)
پس اینطوریه که یه سری مرد ها از بچگی تشخیص داده میشه که میتونن باردار بشن.قابلیت باروری ندارن و نمیتونن کسی رو باردار کنن ولی میتونن بارداد بشن هرچند که ممکنه از هر بیست دفعه یک دفعش باعث بارداری بشن.
👈پس لویی از همین دستست.
در مورد سوال بعدیشم باید بگم که گی بودن یه چیز غیر عادی نیست ولی معمولی هم نیست!کلا توی دنیای هرچیزی که کم و نادر باشه و از نظر بقیه عادی نیاد یه جور چیز ممنوع میشه،اینجا نمیتونن کام اوت کنن چون بازم مشکل با گی بودن دارن مردم و دقیقا برعکسشم میبینید که خانواده هری چون گی بوده یه پسر که بتونه باردار بشه رو براش پیدا کردن،درسته یه نفر رو به زور پیدا کردن که باهاش ازدواج کنه و دلیل اصلی هم نوه بوده ولی نسبت به خانواده لویی که اینو بد و عجیب میدونن و خانواده لیام که انقدر باهاش مشکل دارن که نمیتونه کام اوت کنه،خیلی متفاوته.
پس اینجا هرکسی ممکنه یه نظری داشته باشه،بعضیا خیلی راحت یتونن کام اوت کنن و جلوی تمام فامیل و اشناها ازدواج کنن،یه عده ی کمی بتونن باردار بشن که یه سری عجیب و یه سری شانس خوب بدوننش،بعضیا هم نتونن کام اوت کنن چون خانواده یا اطرافیان همو داشته باشن.

اصلا هری قراره ادم بشه یا نه؟
پس چی؟فکر کردید میذارم این وحشیه عاشق لویس بشه؟(یکم وحشی بودنم بد نیست ها)

نمیشه چپترا طولانی تر باشن یا تند تر اپ کنی؟
یکم توضیح دادم تو چپتری که اپ کردم،ولی واقعا 1:بعضی چپترا ربط ندارن و نمیشه یه چپترشون کرد و منم هیچوقت چپتر بالای 4000 کلمه نمینویسم،چون هرچقدر هم که ریدر داستان رو دوست داشته باشه یا نمیرسه بخونه یا میذاره بعدا بخونه و یا زودتر و سرسری میره جلو(خب یه سریا هم خیلی خوشحال میشن و میخونن ولی باید کلی درنظر گرفت)
2: چپتر طولانی باشه نوشتنش هم طولانی میشه و وقفه بیشتری بین چپترا داریم و کلا یه چپتر به این حجم رو باید بشینید بخونید تا یادتون بیاد بعد برید چپتر بعد رو بخونید:|
3:من سرم به شدت شلوغه،سال دیگه کنکور دارم،قطعا من مسئولیتی که بعد از اپ اولین چپتر روی نویسنده هست رو میدونم و اینطوری نیست که ماهی یه بار اپ کنم و چپتر کوتاه باشه و یا بزارمش بعد از کارام.من واقعا بین کارام وقت باز میکنم تا اینا بنویسم(منتی هم نیست)یا اصلا اینکه نصف شب اپ میکنم دلیل اینه که تنها وقت ازادمه.
در کل توضیحم اینه که با من پیش بیاید،میدونم مشتاقید،مطمئن باشید منم که نوشتن رو دوست دارم مشتاقم تا بنویسم،بزارید داستان رو همونطوری که تو ذهنمه و از خودم و قلمم انتظار دارم پیش ببرم،ترجیح میدم حتی سه روز دیرتر اپ کنم ولی چپتری اپ نکنم که بگم هم وقت گذاشتم و هم چیزی که میخوام نشد.ترجیح من کیفیته و اینم زمان میبره.

لویی چطور میتونه عاشق هری بشه؟
اسپویل میشه ولی بدونید عاشقش میشه دیگه،فیکشن مثلا لریه،درسته کاپل فرعی داریم ولی خودتون فکر کنید اصلا میخوندینش اگر همون اول هری مجذوب لویی میشد و شروع میکرد به فاک دادنش و یهو عاشقش میشد؟نه.پس یکم منتظر باشید.خودتون متوجهش میشید.

کی به اسمات میرسه؟
بستگی داره منظورت از اسمات چی باشه؟تا الان چند تا اسمات داشتیم،هری و فرانسیس ،لویی و برایان ،هری و لویی به نوعی،به زودی اسماتی که تنبیه کردن و به فاک دادن باشه میبینید ولی با عشق؟یکم طول میکشه بهش برسیم.

هری و لویی قراره تا اخر از هم متنفر بشن؟من نمیتونم بفهمم احساس واقعی هری به لویی چیه.چون دلیلی نداره که بخواد ازش متنفر باشه پس دلیل این رفتاراش چیه؟
سوال مورد علاقم D:
هری اصلا از لویی متنفر نیست.فقط از اینکه مطیع نیست خوشش نمیاد.اولش که اصلا حسی بهش نداشت.دیدید که وسطاش فکر کرد که لویی سابش بشه و بعدش تصمیم گرفت بیخیال لویی بشه،اگر لویی تنبیه میشه یا هری اذیتش میکنه به خاطر اینه که داره محاسبات هری رو به هم میریزه و هری به همچین کسی عادت نداره،نمیتونه بپذیره که لویی رو به عنوان سابش داشته باشه(چون اگر سابش باشه حق کامل برای تنبیه و عادت دادنش به اونطوری که هری میخواد داره ولی قبلش لویی میتونه ابروشو ببره)و در عین حال نمیتونه رفتاراش رو به عنوان یه دام تحمل کنه.بیشتر بگم اسپویله.

سد اندینگ یا هپی اندینگ؟
اینو خیلی پرسیدین.من به شدت پتانسیل سد اندینگ کردن دارم،خیلی بیشتر از هپی اندینگ ولی این یه داستانه که من سر هر چپتر وقت میذارم،شما چند روز منتظر میمونید و بعد وقت میذارین برای خوندن و این ممکنه طولانی باشه،به نظر من دست نویسنده ها بازه که سد یا هپی اندینگ بنویسن و هر کس اختیار داستانش رو داره،ولی من فقط در صورتی سد اندینگ مینویسم که وان شات یا شورت استوری یا کاپل فرعی باشه.کلا به نظرم سد اندینگ برای یه فیلمه که دوساعت ببینی و خب چند روز هم ناراحتش باشی یا هرچی،ولی نه برای داستانی که وقت میذاریم و هر لحظش رو داریم تصور و زندگی میکنیم.حیف نیست سد اندینگش کنم؟

پی‌.اس 1:کسی از اینکه از کلمه تربیت برای لویی به کار میبرم خرده نگیره.همینه دیگه؟یکیشون ممکنه کیتن باشه یکی پاپی.پس تربیت بهترین کلمه است درسته؟