My husband,My sir[L.S]

8.signature

Writer Pov

ه:پس بیا به توافق برسیم لویی.

هری با نیشخند گفت و لویی مطمئن شد که مرد رو به روش چه بازیگر خوبیه که جلوی لویی مثل یه ببر درنده و جلوی بقیه مثل پسریه که سعی میکنه خوب باشه و به بهترین وجه همه چیو حل کنه‌.

ل:من هیچ توافقی با تو ندارم.

لویی دندوناشو روی هم فشار داد.

ه:اگر اینو نمیگفتی خیلی تعجب میکردم.

گفت و از جاش بلند شد و به طرف لویی رفت و تنها دکمه ی بسته ی کتشو باز کرد.

ه:برای چی تقلا میکنی؟

ل:منظورت چیه؟

ه:برای چی تلاش میکنی؟با ازدواج نکردن با من به چی میرسی؟

ل:با ازدواج کردن با تو به چی می رسم؟

ه:میتونی تا صبح به جواب دادن سوالام با سوال ادامه بدی در صورتی که میدونی نتیجه ای نداره.

لویی نفسشو بیرون داد.

ل:سر میز گفتم.

ه:یه دلیل دیگه بیار.دلیل واقعی.چیزایی که گفتی رو تو فیلما هم میشه پیدا کرد.

ل:متوجه نیستی؟ازدواج برای خانواده من یعنی زندانی شدن و داشتن تنها وظیفه ی بچه دار شدن و بزرگ کردن بچه.این آینده ای نیست که من بخوام.

ه:پس آینده ای که میخوای چیه؟

ل:هرچیزی به جز این.

هری سرشو تکون داد.

ه:فقط وقتی میتونی تصمیم بگیری که شرایطش باشه.تصمیم تو بین ازدواج با من و داشتن یه زندگی آزاد نیست.تصمیم تو بین ازدواج با من و ازدواج نکردن با من و برای یه مدت مایه ی سرافکندگی بودن و بعد مجبور به ازدواج با یه نفر بدتره.

ل:هیچ چیزی برای اثباتش نیست.

ه:اگر با من ازدواج نکنی پدرت نهایتا تا 18 سالگیت صبر میکنه و بعد به هرکسی که برسه و بخواد باهات ازدواج کنه رضایت میده.

ل:اگر من بخوام با کسی ازدواج کنم چی؟

هری خندید.

ه:فقط در صورتی میتونی تو کسی باشی که درخواست میده که نفر مقابلت یه دختر باشه.بهم بگو لویی،هیچ امکانی هست که گی نباشی؟معلومه که نه.تو گی ای.

ل:مزخرفه.حتی اگر استریت هم نباشم گی نیستم.

ه:بیا فرض کنیم که استریت باشی.اوکی؟کی حاضر میشه با پسری ازدواج کنه که باردار بشه.کی حاضر میشه مورد حمایت کسی باشه که خودش نیاز به حمایت داشته باشه.

لویی سعی کرد گریه نکنه،ولی در برابر واقعیتی که میدونست ولی تا حالا تو روش گفته نشده بود مقاومت سخت بود.