34.Start with being a good boy

5.6K 722 298
                                    

Writer Pov

H:Styles' kitten is having baby styles.

نفس هاش به خاطر لرزش سینه و بدنش،با لرزش بیرون میومدن. چشم هاشو روی هم فشار داد،دست های لرزونشو دور بازوهاش پیچید و خودشو بغل کرد و زمزمه کرد‌.

ل:نه

سرشو به چپ و راست تکون داد و بدنشو جمع کرد تا از هری دور بشه..

ل:نه.

چشماشو باز کرد و به چهره ی پیروز هری نگاه کرد.

ل:نه‌

ه:میتونی تا فردا تکرارش کنی ولی با نه گفتن تو چیزی تغییر نمیکنه.

هری بی تفاوت به حال لویی شونه هاشو بالا انداخت و تست رو روی روشویی برگردوند.

ل:مطمئنم....که کاملا میفهمی..که یه بچه توی زندگی من جایی نداره.

ه:همم،تو بارداری،پس تو زندگیت یه جایی داره.

ل:نمیخوامش‌.من این بچه رو نمیخوام.

ه‌:تو تعیین کنندش نیستی.

ل:اون توی بدن منه،من نمیخوامش‌.میفهمی؟

لویی ناگهانی داد زد و دستاشو به سینه هری کوبید.

ل‌:صدامو میشنوی استایلز؟من بچه ی تو رو نمیخوام.

نگاه هری تغییری نکرد،نه حتی ذره ای و اینکه هری میدونست لویی نمیتونه کاری بکنه لویی رو آزار میداد.

ل‌:اهمیتی نمیدم چرا باهام ازدواج کردی یا چرا اذیتم میکنی.من عروسک تو نیستم....برای تو زندگی نمیکنم.این بچه ی لعنتی توی شکم منه و منم نمیخوامش.

لویی داد زد و مشت هاشو روی سینه ی هری زد.هری جلوتر رفت و بدن لویی رو گرفت و به روشویی چسبوند و دستشو تو موهاش برد و چنگشون زد.

ه:کی بهت گفته میتونی تصمیم بگیری؟ها؟

توی صورت لویی گفت و بعد برش گردوند و از موهاش سرشو بالا گرفت و دست دیگشو زیر چونش گذاشت و مجبورش کرد از تو آینه به خودشون نگاه کنه.

ه:این پسر رو میبینی لویی؟تا چند ماه پیش کوچکترین حق تصمیم گیری ای پیش خانوادش نداشت و طبق برنامه ی اونا زندگی کرد.این واقعیت هیچ تغییری نکرده،فقط اون پسر طبق برنامه ی من زندگی میکنه.حالا اعتراضش به چیزیه که هیچوقت نداشته؟

ل:نمیتونی مجبورم کنی نگهش دارم.

لویی با بغض گفت.

ه:کامان لیتل وان،از اولین روزی که منو دیدی،بهت ثابت نشده هرکاری که بخوام انجام میدم و تو هم هرکاری من بخوام انجام میدی؟

ل:این برات چه سودی داره؟

اشک های لویی توی چشماش جمع شدن و دیدشو تار کردن وقتی هری موهاشو بیشتر کشید تا سرشو بالا تر ببره. صورتشو به لویی نزدیک کرد و به چشمای براق و پوست رنگ پریدش نگاه کرد.

My husband,My sir[L.S]Where stories live. Discover now