فکر که نکردید برای 28 سپتامبر قراره بدون چپتر باشیم:)
*فرض میکند دو ساعت از 29 سپتامبر نگذشته و تاخیر نداشته..............
Writer Pov
تمام روزایی که فهمیده بود قراره با هری ازدواج کنه احساس میکرد که توی یه حباب هوا گیر کرده،وقتی رسماً ازدواج کردن و جمله ی"شما رو همسر همدیگه اعلام میکنم"رو شنید و لبای هری رو احساس کرد انگار اون حباب ترکید و بالاخره تونست با واقعیت ماجرا رو به رو بشه.
حالا دوباره اتفاق افتاده بود،ایندفعه توی خلسه رفته بود و هیچی از حرفای اونا براش واضح نبود،وقتی هری دستشو روی شونش گذاشت و پیش بقیه بردش،وقتی اجازه داد دست اون یکی مرد روی شونش بشینه تا جلو بکشش و به عنوان همسر جانشین معرفیش کنه،بعدش حرفایی رو شنید که بیشتر ایتالیایی بودن.کلمه ای که زیاد شنیده میشد مافیوسو بود،لویی مطمئن نبود معنیش چیه،احتمالا یه لقب دیگه از طرف کسایی که دوست هری بودن.
ه:لویی.
وقتی صدای هری رو زیر گوشش شنید تکون کوچیکی خورد و سمتش برگشت.بعد از اینکه با افرادی که اون مرد لویی رو بهشون معرفی کرده بود شام خوردن به اتاق هری برگشتن.
لویی میترسید حتی تو چشم اون افراد نگاه کنه،هنوز باورش نشده بود ولی اگر افراد مافیا بودن چند درصد احتمال داشت بهش آسیب بزنن اگر کاری بر خلاف میلشون میکرد؟
ه:چند بار باید صدات کنم؟
لویی گیج سرشو تکون داد و تو حالتی نبود که به خاطر لحنش باهاش بحث کنه.
ل:نشنیدم.
هری با اخم نگاهشو ازش گرفت.
ل:اگر بخوان،میتونن منو بکشن؟
هری با ابروهای بالا رفته نگاهشو بهش داد قبل از اینکه بخنده.
ه:نه...
هری وقتی خندش تموم شد گفت.
ه:در اصل، کسایی تو این خونه هستن که منو مرده بخوان پس قطعا تو هم مرده دوست دارن،ولی بحث اینجاست که فقط میتونن تصورش کنن،کسی انقدر احمق نیست که بخواد به من آسیب بزنه پس کسی با تو هم کاری نداره،همشون به گادفادر وفادارن و بیشترشون به من اعتماد و وفاداری دارن پس فعلا اتفاقی برات نمیفته.
ل:فعلا؟خیلی امیدبخش بود.
هری نزدیکش شد و باعث شد لویی سرشو بالا بگیره تا بتونه نگاهش کنه.
ه:قرار نیست برات اتفاقی بیفته.اوکی؟
ل:چطوری میتونی مطمئن باشی وقتی همین امروز بدون اینکه خبر داشته باشی منو آوردن اینجا؟
ه:دستور گادفادر بود و اون از من بالاتره و همونطور که میبینم آسیبی بهت نرسیده.
لویی پوزخند زد.
YOU ARE READING
My husband,My sir[L.S]
Fanfiction_له کردن قلبی که صاحبشی توی مشتت انقدر راحت بود عزیزکرده ی آلفا؟ Larry BDSM husbands Mpreg ⚠محتوای داستان تجاوز،خشونت فیزیکی،فحاشی و... هست.