عکسای این چپتر رو توی تل گذاشتم.
Writer Pov
_دنبالم بیاید.
ل:نه..
لویی دست هری رو گرفت و سعی کرد متوقفش کنه.
ل:میخوای چکار کنی؟
هری بدون جواب دادن دنبال مرد تو راهروها کشیدش و دیگه توجهی به تلاشاش برای اینکه دستشو جدا کنه نکرد.وقتی وارد اتاقی شدن لویی نفس نفس میزد.اون مرد ایان رو وسط اتاق ول کرد و برگشت تا پشت سر هری و لویی در رو قفل کنه.
ل:ه..هری
هری دست لویی رو ول کرد و پشتش وایساد و شونه هاشو گرفت.لویی ترسیده بود که هری قصد داشته باشه بفرستش بینشون.قسم میخورد ترجیح میداد بمیره.
ل:میخوام برم.هری،خواهش میکنم.
لویی وقتی مرد خودشو به ایان رسوند و شروع به بوسیدنش کرد گفت.
ه:نمیخوام دستاتو دستبند بزنم یا با زنجیر ببندم،
لویی که بغض کرده بود برگشت سمتش.
ل:آقا لطفا بریم،ببخشید.
هری پوزخند زد.
ه:برای اینکه آقا صدام کنی باید هر ثانیه بترسونمت؟
ل:نه آقا
با ترس سرشو تکون داد.
ه:فقط ازت میخوام همینجا بشینی و نگاهشون کنی.
ل:می..میخوای نگاهشون کنم؟
هری سرشو تکون داد ودست لویی رو کشید و سمت مبل برد.نشوندش و خودش هم کنارش نشست.
لویی چشماشو بست وقتی زبون اون مرد و ایان رو توی دهن هم دید.
دستاشو مشت کرد و لباشو گاز گرفت،میتونست قلبشو احساس کنه که آرومتر شده بود با فهمیدن اینکه قرار نیست هری کاری کنه بین اونا باشه ولی بازم موقعیت عذاب آوری بود.
ه:چیزی منصرفم نمیکنه،فقط اگر بشینی و به حرفم گوش بدی اسپنکاتو میبخشم.
لویی سمتش برگشت و چشماشو باز کرد.
ل:اسپنک؟
ه:از قبل اسپنک بهم بدهکار بودی و بیا نشماریم به خاطر بی احترامی های این چند روزت چندتا اسپنک کنار گذاشتی.
لویی آب دهنشو قورت داد و به جلوش نگاه کرد ولی منصرف شد.
ل:حاضرم اسپنکامو بگیرم.
هری نیشخند زد و نوک انگشتاشو روی گردن برهنه لویی کشید و تماشا کرد که چطور میلرزه و لباشو روی هم فشار میده.
ه:دفعه قبل بهت گفتم تنبیه سختی داری اگر با اسمم صدام کنی.کاری که امروز دوباره و دوباره انجام دادی.همینطور کاری که دیشب انجام دادی یه تنبیه خیلی خوب نیاز داره.
ESTÁS LEYENDO
My husband,My sir[L.S]
Fanfic_له کردن قلبی که صاحبشی توی مشتت انقدر راحت بود عزیزکرده ی آلفا؟ Larry BDSM husbands Mpreg ⚠محتوای داستان تجاوز،خشونت فیزیکی،فحاشی و... هست.