90: A sunrise with no memories

1.6K 223 277
                                    

پارت نوَدُم: طلوعی بدون خاطره

🙋‍♀️س/ن: ویدیویی که بالا آپلود کردم آهنگیه که باهاش این پارت رو نوشتم.حتما لیریکش رو بخونین بی نهایت زیباست.خواستم فقط آهنگ رو بذارم ولی اجراش انقدر قشنگ بود که دلم نیومد :)

جین

با دستی لرزون در حالی که از شدت شوک زدگی حتی نمیتونستم پلک بزنم گوشی رو از کنار گوشم پایین آوردم.برای ثانیه ای تمام صحنه های دو روز پیش تا الان از جلوی چشم هام رد شدن.
دیدنش توی ترنر، زن باردارش، قال گذاشتنم تو کمپانی خودش، کارت دعوتش، و حالا چی؟
تماسی که بهم می گفت نرم؟
گوشی تو مشتم فشرده شد.
عوضی!

+"عوضی لعنتی!عوضی لعنتی!عوضی لعنتی!"

بی هوا تیرگیِ غلیظی جلوی دیدم رو گرفت.با دندون هایی که از شدت فشار حس میکردم هر لحظه ممکنه ترک بخورن دستم رو بالا بردم و با تمام قدرتی که به خاطر خشم تو عضله های منقبضم به جوشش افتاده بود گوشی رو روی زمین پرت کردم.با صدای بدی به کف پارکینگ برخورد کرد و صدای شکستن قلبم پشت خرد شدن صفحه ش گم شد.
نفس نفس می زدم با این حال حس می کردم ریه هام از بی اکسیژنی به سوزش افتادن.
خیره به تیکه های گوشی روی زمین و مشت هایی که دو سمت بدنم جمع شده بودن حتما تصویر رقت انگیزی برای نامجون ساخته بودم.چون بهم نزدیک تر شد و نامطمئن زمزمه کرد:

-"جین..."

+"ازش متنفرم."

دندون هام رو با فشار تو لب های لرزونم فرو کردم و بعد از پشتشون غریدم:

+"ازش متنفرم!"

نامجون سرش رو پایین انداخت و آروم خندید.

-"نیستی."

نگاهم رو با حرص بالا آوردم اما با دیدن چشم های سرخش از حرکت ایستادم.

-"اگه بگم چقدر امیدوارم ازش متنفر باشی به نظرت آدم بدی میام...؟"

زمزمه وار گفته بود اما بغض و خشمش واضح تو گوشم پیچید و باعث شد برای لحظه ای راه بسته ی گلوم رو فراموش کنم.

-"ولی هر چقدر هم امید داشته باشم این اتفاق نمیفته.تو هر روز فقط بیشتر عاشقش میشی.حتی اگه بهت آسیب بزنه، ولت کنه، حتی اگه واست بدترین آدم دنیا باشه!"

ابروهام رو در هم پیچیدم.هاله ی عجیبی ازش حس می کردم که تا حالا ندیده بودم.

+"جونی.."

-"چجوری میتونی هنوزم دوسش داشته باشی؟!وقتی تمام این مدت کسی که کنارت بوده منم!دارم آتیش می گیرم جین!وقتی اینجوری میبینمت که داری به خاطرش زجر میکشی آتیش می گیرم!وقتی منی رو که تمام این مدت اشکاتو پاک کردم و بهت عشق دادم نمی بینی ولی اونی که جز عذاب چیزی بهت نداده هنوزم تمام زندگیته میسوزم!"

A Monster's HeartWhere stories live. Discover now