27

273 60 40
                                    

به نظرتون کی میبره؟

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

به نظرتون کی میبره؟
.
.

صفحه نمایش، منظره ای زیبا از آسمان و درختان در شاخه‌های ابری نشان داد، اما پس از آن ابرها به سرعت به سمت عقب حرکت، رنگ های آسمان به سرعت از آبی به خاکستری و نارنجی تغییر کردند. برگ های درختان در بادهای تند تاب خوردند و رنگشان هم تغییر کرد.

"چه خبر شده؟"

یکی از شاگردان خردسال با تعجب به این منظره شگفت انگیز نگاه کرد"ابرها خیلی سریع حرکت می‌کنن، این شکلی ندیده بودمشون."

وی ووشیان چشم ریز کرد و گفت:"وقت پرش زمانه؟" 

"یعنی چند اتفاق در حال رد شدنه؟" لان شیچن پرسید و سعی کرد فکر کند. 

وی ووشیان اخم کرد:"شاید. اما با اینکه چند بار شب و روز گذشت، فقط چند اتفاق نیست. من و لان ژان حدود دو ماه وقت گذاشتیم تا همه چیز رو درباره جین گوانگ یائو بفهمیم. این نباید..." وقتی صحنه جدیدی در صفحه ظاهر شد، ناگهان سکوت کرد.

"اوه، اونا دیگه کین؟" لان جینگی در حالی که گروهی از پسران جوان در حال قدم زدن در جایی که به نظر می رسید شهر سائی بود، اشاره کرد. 

جین لینگ با دقت به پسری با لباس ارغوانی خیره شد که زیادی آشنا میزد. در واقع، پسر تقریباً شبیه خودش بود، "این ...دایی؟!" 

لان جینگی با تعجب به سمتش برگشت:"چی؟!" اما هنگامی که درست حسابی به نوجوان بنفش نگاه کرد، چشماش گشاد شد و جیغ جیغ زد:"این... رهبر فرقه جیانگه! اما او… او…"

"مثل ما." چشمان جین لینگ در ناباوری بیش از حد گشاد شده بود. 

"کسی که کنارشه رهبر فرقه نیه نیست؟" لان سیژوی پرسید و به عقب نگاه کرد تا به فرد مذکور که به نظر روزه سکوت گرفته بود، نگاه کنه.

سپس اویانگ زیژن پرسید:"اما اون مردی که وسط وایساده لباس های سیاه و قرمز پوشیده کیه؟" 

همه‌شون فورا به کسی که هر روز همون رنگ‌بندی رو می‌پوشید، نگاه کردن.

یکی از نوجوانان با دوستش زمزمه کرد:"قبلا که دیدمش این شکلی نبود." 

لان جینگی با چشمای گرد شده گفت:"اون موقع بدن مو ژوانیو بود این یکی مال خودشه!."

چشمای لان سیژویی درخشید:"پس اونی که تو صفحه هست مال جوونیاشه!" 

CAVE OF MEMORIES Where stories live. Discover now