2 Heart Of The Scenario

159 34 0
                                    

Chapter 2:
J-hope P.O.V :
ی مشتری وارد مغازه شد، آهنگ پخش شد و برای همین مطمئن شدم خود خودشه!
اومد سمتم و قبل از اینکه چیزی بگه گفتم :"موعودش رسید، بالاخره اومدی! منتظرت بودم جان جنگکوک شی! " و داشت هاج و واج منو نگاه می‌کرد؛
Jungkook P. O. V :
از اینکه اسمم رو میدونست خیلی تعجب نکردم، بالاخره ستاره‌ی هالیوودم!
*تو تعجب نکردی که من اسمتو میدونم چون ستاره ای ولی به هر حال من به دلیل دیگری اسمتو میدون و البته چیز های دیگری هم میدونم که به جز خودت کسی نمیدونه!
اوه پس از این طرفدار های رو اعصابه!
*من طرفدارت نیستم! هیتر هم نیستم! من... بشین تا برات توضیح بدم کی هستم! چای میل داری یا قهوه؟
+شراب قرمز اگه دارین!
*آها پس یه لحظه صبر کن
و غیب شد! وقتی میگم غیب شد یعنی واقعا غیب شد و بعد از دو دقیقه که من رو توی شوک تنها گذاشته بود، با دو تا گیلاس شراب برگشت!
پسره روی مبل جلویی من نشست و گفت :"I'm your hope, you're my hope, I'm J-Hope ! اینجا مغازه‌ی جادوییه منه برای همین میتونم ذهنتو بخونم! از آشنایی باهات خوشبختم!"
وات؟ یه لبخند زورکی زدم و باهاش دست دادم! ادامه داد:
* خوب جانگکوک ! ی رازی رو بهت میگم ک نباید ب هیچ کسی بگی خب! حتما واست جالبه ک اینجا چه نوع مغازه‌ایه یا اینکه من اینهمه اطلاعات از کجا دارم و خب جواب من اینه ک اینجا ی جائیه ک باهاش میتونی ب گذشته و حتی آینده سفر کنی ولی همونطور ک توی اون آهنگی ک دم در پخش می‌شد شنیدی باید بهت بگم ک تو اگه الان از این تاریخ بری دیگه نمیتونی برگردی چون دیگه هیچ هویتی نداری و کسی نمیشناستت! و تنها راه زنده موندنت توی اون زمان برای تو اینه که خودتو به یه نفز بشناسونی! قرارداد میبندی؟ اسم اون شخص ب طور مخفیانه و راز آلود توی برگ قرارداد درج شده فقط باید بفهمی ماموریت دومت چیه! یک هفته بیشتر وقت نداری اون شخص رو پیدا کنی وگرنه توی حلقه های زمانی گیر میفتی و چون اونجا گیر میفتی هیچ وقت نمیمیری و همیشه در عذاب خواهی موند! حالا قرار داد میبندی؟ اگه آره، ب گذشته یا به آینده؟ "
مصمم جواب دادم :" به آینده، قرارداد میبندم! "

MAGIC SHOP✨🔮🇰🇷Donde viven las historias. Descúbrelo ahora