Chapter 25:
Taehyung P. O. V:
وقتی سوار ماشین شدیم و اون یونگی رو دید پرسید :
⚠️خودت گواهینامه رانندگی نداری؟
👨🏻⚕️خب نه راستش! ترجیح میدم بجای رانندگی این عقب بشینم و مطالعه کنم!
⚠️حالت تهوع نمیگیری توی ماشین؟
من فقط از یه چیزی حالت تهوع میگیرم و اون تویی جیسو!
👨🏻⚕️خب نه راستش!
⚠️راستی، تو چه تخصصی میخوای بگیری؟
چی؟ نمیدونم!
آها! یادم اومد! شوگا با نگاهش توی آینه بهم یادآوری کرد! سرطان ریه!
👨🏻⚕️خب... فکر کنم فوق تخصص ریه!
⚠️واو! اونوقت چرا؟
👨🏻⚕️خب... چون... آهان ! میخوام توی درمان سرطان ریه بتونم کمک کنم!
⚠️چرا حالا سرطان ریه؟
لعنتی چی جواب بدم؟
👨🏻⚕️مادرم! بخاطر سرطان ریه فوت شد! برای همین!
+تهیونگ شی، به آدرسی که داده بودن رسیدیم!
⚠️اوه ! ممنونم که منو رسوندین! حالا بیا داخل تهیونگ!
👨🏻⚕️نه دیگه مزاحمت نمیشم خسته ای!
⚠️خسته نیستم! دوستم هم نیست!
لعنتی الان رسما داری بهم میگی بکنمت؟
👨🏻⚕️ب.. باشه! الان میام! برو داخل میام!
از رفتنش که مطمئن شدیم منو شوگا، یهویی شوگا گفت:
+دمت گرم احمق! تو هم خوب بلدی مخ بزنی!
👨🏻⚕️ببین این پیام رو از طرف من به کوکولا برسون، کولوچه‌ی من، خیلی عاشقت بودم! ببخشید اگه مجبور شدم بهت خیانت کنم! بخاطر اون نامجون کیری بود!
+کلمه ی کیری هم بگم؟
👨🏻⚕️خ.. خب ن.. نگفتی هم نگفتی!
+ولی احمق جون، از وقتی راه افتادیم من و بقیه اعضای بنگتن از جمله نامجون و داداشش داریم حرفاتون رو می‌شنویم!
👨🏻⚕️فاک! ینی الان شنید مزخرفات منو؟
+کاملا همشو! مگر اینکه 2 دقیقه رفته باشه دشویی که فک نکنم!
👨🏻⚕️ب.. ببین، این میکروفون رو فکر کنم باید دربیارم! چون اگه بخوام با اون جنده بخوابم، باید لباسامو در بیارم و اون میبینه!
+دربیار برو!
👨🏻⚕️راستی آلین، اگه صدامو میشنوی، اون شماره ای که برات فرستادم شماره ی جدید این جیسوعه!
میکروفون رو درآوردم و دادم به یونگی و رفتم! تمام مدت هم حواسم بود توی زاویه دید پنجره های عمارت بزرگ کیم نباشم!
فشنگی رفتم داخل.
👨🏻⚕️جیسو ببخشید طول کشید بیام! باید به رانندم میگفتم بره به هم خونه ام بگه امشب نمیرم نگرانم نشه!
همون موقع جیسو با یه لباس خواب برای استریت ها به شدت تحریک کننده ظاهر شد
⚠️میگم که... اگه میخوای، بخوابی، اتاق خواب طبقه بالاس!
عق! ینی من الان باید اینو بکنم؟
👨🏻⚕️ب.. بریم! فقط... بگو ببینم، کاندوم داری؟
⚠️برای تو همه چی دارم! از بات پلاگ تا لوب و کاندوم!
👨🏻⚕️حرفه ای هستیا!
عققققق فقط!
⚠️بهتره بریم تا شلوارت نترکیده!
اما من اصلا حتی یه ذره هم تحریک نشدم! چیو میگه این؟ من سایزم اینقدر بزرگه جنده خانوم! بخاطر تو نی!
VOUS LISEZ
MAGIC SHOP✨🔮🇰🇷
Fanfiction🔛خلاصه : «با ریتم آهنگ مجیک شاپ بخونین. ثانیه ی 54 تا دقیقه ی 1:44» 'this game you entered is weird. It will change your life. Are you sure you want to do this? Are you sure you want to do this? this game you entered is weird. It will change your l...
