Chapter 3:
Jungkook P. O. V :
شرابم رو خوردو و ب چشم های پسری ک خودشو جی هوپ معرفی کرده بود خیره شدم.
بلند شد و رفت و دیگه ندیدمش. دوباره غیب شد و چند لحظه بعد از ناکجا آباد با لباس های عجیبی ظاهر شد. انگار لباساش تغییر کرده! لباساش یه شلوار (جیمین) بود و یه کفش ایی که عی آینه بود(منظورش هولوگرامیه) و رو لباساش نوشته بود 'Miss you hawaii' بود! ی تیکه کاغذ و ی لیوان چای دستش بود. اومد سمتم و سر جای قبلیش نشست! دوباره گفت:
*جان جانگکوک شی مطمئنی؟ دو روز دیگه نیای بگی توروخدا منو برگردن 1950 دوباره! تو قراره ده ها سال به آینده سفر کنی! آماده ای؟" نمیدونم این اعتماد به نفس از کجا بهم داده میشد ولی دیگه مهم نبود چون ناخواسته گفتم:"آره فقط باید بگی چیکار کنم!" "خوب ی توضیح بلند بالا داره! تو باید اول این کاغذ رو بخونی و امضاش کنی بعد اون لیوان چای رو میخوری و وارد جایی مثل منظومهی شمسی و راه شیری میشی بعد با ی سرگیجه و سر درد چشماتو باز میکنی و میبینی ب عنوان یه دانشجوی بازیگری که تازه قراره بره تست فیلم جدید کیم تهیونگ، معروف ترین کارگردان کره رو بده و توی خوابگاه دانشکده توی اتاق تکی بوده بهوش میای و نکته ی مهم اینه ک قرارداد همراهت میمونه و البته اون فیلمی که الان توی کیفت هست هم باهات میمونه! اسمش چی بود؟ لورد آف هان؟ سال دیگه برندهی 5 تا اسکار میشه! تو باید با توجه ب نشانه های اون قرارداد شخص مورد نظرو پیدا کنی و با استفاده از فیلم خودتو، یعنی جان جانگکوک، بازیگر دورگه کره ای آمریکایی به بشناسونی! بهت گفتم! فقط برای پیدا کردنش 1 هفته وقت داری! از روزی ک پیداش میکنی تا مدت 2 هفته وقت داری تا بفهمی ماموریت دومت چیه و یه ذره اش رو انجام بدی! وقتی پیداش کنی خودت متوجه میشی کیه! پس خودافس! " قرارداد رو کامل خوندم! و پایینشو امضا کردم، چای رو خوردم و بعد همون حالت هایی ک جی هوپ بهم گفت حس کردم! وارد راه شیری شدم، با یه سردرد تهوع آور چشمامو باز کردم! یه تی شرت آبی و شلوار جین! یه صفحهی مشکی هم کنارم، روی تخت بود. برش داشتم و یه چیزی که روی حاشيه ش بود رو فشار دادم! یهو یه تصویر نشون داد و من همون لحظه سکته ناقص رو زدم! یه فیلم پخش شد.
پسر توی فیلم جی هوپ بود!
*سلامممم! بالاخره فرا رسید بهوش آمدنت! این وسیله اسمش موبایل هست! تو این فیلم 2 ساعته رو ببینی همه چی حله!
... 2 ساعت بعد....
مغزم داشت از این حجم از اطلاعات میترکد!
یعنی من الان توی سال 2018 هستم؟ یعنی اگه از سالی که متولد شدم تا الان زنده میموندم، 79 سالم بود!!؟؟!!؟؟!!!
واو! خب من الان کاملا میدونم توی این دنیا چه اتفاقاتی داره میافته! جی هوپ گفت اون گوشیه فقط یه آیفون ایکس ساده نیست! قرارداده! و فقط برای من کار میکنه! و هر چیزی رو که ازش بپرسم بهم جواب میده!
+الان باید چیکار کنم؟
₩ادمین تایید شد! جان جانگکوک وارد میشود! لطفا یوزر نیم خود را بگویید؟ من شما را چه خطاب کنم؟
+کوکی! کوکی صدام کن!
₩کوکی شما باید به این آدرس یعنی محل تست فیلم آقای کیم تهیونگ بروی و نه او بلکه هیچ کسی شما را به عنوان بازیگر هالیوود به یاد ندارد!
+اوپس! الان چجوری باید برم اونجا؟
₩نقشه را دنبال کنید!
YOU ARE READING
MAGIC SHOP✨🔮🇰🇷
Fanfiction🔛خلاصه : «با ریتم آهنگ مجیک شاپ بخونین. ثانیه ی 54 تا دقیقه ی 1:44» 'this game you entered is weird. It will change your life. Are you sure you want to do this? Are you sure you want to do this? this game you entered is weird. It will change your l...