Chapter 15:
Yoongi P. O. V :
خودشه...همونجاس! اگه همه چی و همه جا هم یادم رفته باشه، اینجا، جایی که بدبختم کرد یادم نمیره!
®️بچه ها.. این کارت شناسایی ها تقلبیه! فقط کسی نفهمه!
+دو ماه دیگه...
♭چی؟
+2012 قدیم، من روز تولدم برای بار اول اومدم اینجا! از الان شروع کردن به قولم عمل کردن... سرنوشتمو تغییر دادن!
....
وارد بار که شدیم من بچه ها رو راهنمایی کردم...
+ببینین بچه ها، اینجا 6 طیقه هست ولی مردم میتونن تا طبقه 3 برن! طبقه اول بار و دیسکو هست که بزن و برقصه، طبقه دوم، یه جای شیک و مجلل هست که در اصل برا خیلی خر پول هاس... یه جایی که همش از جنس سنگ سرامیکی هست و خیلی سفیده و طبقه سوم هم اتاق هست که برای چیز... میدونین که خودتون؟
👨🏻⚕️واو! واقن؟ کوکی بدو بریم!
+وایسا بابا! ما اینجا هستیم برای کار دیگه ای! هنوز نتونستم طبقه 4 و 5 و 6 رو شناسایی کنم ولی فکر کنم جین ازش برای... آها... فیلم تِیکِن رو دیدی؟ اونجایی که دختره رو میخواستن بفروشن! آره! قاعدتا باید یه استفاده اونجوری داشته باشه!
®️جین گیه !
+خب باید پسر خرید و فروش میکنه!
®️نمیدونم... فعلا بهتره بریم داخل... اگه دیدیمش منو آلین باهاش حرف میزنیم! جیمین، میدونم گی هستی و برات سخته ولی لطفا مخ جیسو رو بزن! اصلا یه جوری برو اونور رفتار کن انگار ما رو نمیشناسی! کلی براش مارگاریتا بریز بعد حسابی که مست شد ازش حرف بکش!
+بچه ها یه نکته مهم، از هیچ کسی هیچ چیزی نگیرین! هیچی! از نوشیدنی تا چیزایی که حتی نمیدونین چیه! هر کسی هرچیزی گفت بگین نه ممنون! اِنْدِر مَن امروز اینجاست تا ما رو معتاد کنه!
رفتیم طبقه 2 و همه پخش شدیم!
Jin P. O. V :
واقعا به نوشیدنی نیاز داشتم برای همین با جیسو رفتم پایین طبقه 2! این دختره همش داره تلاش میکنه مخ منو بزنه ولی داداش من گیم!
وقتی رفتم پایین اولین کسی رو که دیدم اندر من بود!
-وووووو سلاممم ببین کی اینجاس! چند وق
ته ندیدمت آقای یونهیان ملقب به موسیو اندر من!
€اوه اسممو بلند نگو!خب راستش منم دلم واسه طعمه های خوبی که بهم معرفی میکردی تنگ شده... موردی نداری؟
-خب نه راسـ... هی وایسا ببینم! اون، ن.. نامجونه ؟
یونهیان برگشت تا نگاهش کنه! آره مثل اینکه واقعا خودش بود!
-یونهیان، اون پسره...
چی؟یهو کجا غیب شد پس؟
ENDER man P. O. V :
واو بعد از سال ها بالاخره جین!
ازش درخواست طعمه کردم؛
-خب نه راسـ... هی وایسا ببینم! اون، ن.. نامجونه ؟
برگشتم تا ببینم کیو میگه... اوه... وات د فاک؟مین یونگی حرومزاده آشغال اینجا چه غلطی میکنه؟ پسره احمق! باید وادارش کنم اون یونجی هرزه رو بُکشه!
ماسکمو روی صورتم فیکس کردم و رفتم سمتش
€سلام! آقا پسر، اینجا چیکارا میکنی؟
Yoongi P. O. V :
اومد... بالاخره اومد...
+جناب آقای اندر من، من با تو هیچ حرفی ندارم! میدونم الان اینجایی که معتادم کنی ولی نه این دفعه بهت پا نمیدم!
€اوه تو خیلی باهوشی! به مامانت رفتی یا بابات؟
+بابام یه آشغالی بیش نیست که به مامانم تجاوز کرد و من الان اینجام... تو که باید اینا رو خوب بدونی!
€احمق این دفعه اولی هست که داری منو میبینی چرا انتظار داری اینا رو بدونم؟
+تو معمولا کلی قبل از فریب طعمه هات راجع بهشون تحقیق میکنی!
Jin P. O. V:
من باید بفهمم نامجون اینجا چه غلطی میکنه! جیسو کجا غیب شده؟ یونهیان هم که رفت...
اینقدر با نگاهم دنبال یونهیان گشتم تا دیدمش... داره با یه پسر جذاب حرف میزنه...
چقدر پسره... خوبه ! نو های قهوه ای، صورت رنگ پریده و پوکر، مگه از این جذاب تر هم داریم؟
چند ثانیه بعد اندر من رفت اونور و من رفتم سمتش!
-س.. سلام! خوبی؟ امیدوارم خوب باشی! اسم من...
+ببین حوصله ندارم اگه دوباره یکی دیگه هستی اومدی مواد بفروشی! مد نمیخوام
-اوه نه! من اصلا مواد فروش نیستم... نوشیدنی مهمون من باش!
+ب.. باشه!
بردمش سمت میز نوشیدنی ها و 2 لیوان مای تای گرفتم!
+شوگا هستم و شما؟
-م... من؟ من... میتونی جین صدام کنی!
+جین؟
-اوهوم!
+صاحب بار؟
-تو از کجا میدونی؟
+هاه؟ هیچی همینجوری! م.. من باید برم دستشویی!
و همون موقع اونجا رو ترک کرد! این چرا یهو عجیب شد؟♡♡♡♡♡
این چپتر تقدیم به اون دوست عزیزی که 15 چپتره منتظره که یونجین شروع شه😂
YOU ARE READING
MAGIC SHOP✨🔮🇰🇷
Fanfiction🔛خلاصه : «با ریتم آهنگ مجیک شاپ بخونین. ثانیه ی 54 تا دقیقه ی 1:44» 'this game you entered is weird. It will change your life. Are you sure you want to do this? Are you sure you want to do this? this game you entered is weird. It will change your l...