با رفتین ملانی و ورونیکا , هری با عجله سمت اتاق رفت و درو تقریبا به دیوار کوبید
فیلیپ که از حرکت های عصبی هری ترسیده بود فقط تونست سرشو پایین بگیره و چشماشو ببنده , چون با دست و پای بسته شده هیچ کاری از دستش بر نمیومد
چسب روی دهنش و برداشت و سفت یقه اشو گرفت
:توی آشغال ...تو میدونستی
:هر..هری , خفه..شدم
:عوضی چطور تونستین ... چطور
اشک هاش رو صورت عصبیش پایین میومدن و فشار دستاش به گردن فیلیپ کمتر نمیشد
اما وقتی صورت فیلیپ اونقدر سرخ شد که لب هاش به کبودی رفتن یه هو یقه اشو ول کرد و ازش فاصله گرفتدستاشو روی صورتش کشید و به فیلیپ که با سری پایین در حال سرفه کردن بود نگاه کرد
:لع..لعنت بهت هری , از چه ک...کوفتی حرف میزنی , تو داشتی منو میکشتی
سرشو بالا گرفت و به هری نگاه کرد که روی زمین نشسته و به دیوار تکیه داده
:پدرم ... پدرم ...
:پدرت چی! مگه تو پدر داشتی? یعنی منظورم اینه ...
:کشتینش... کشتینش
فیلیپ چند لحظه چیزی نگفت و به هری نگاه کرد
کسی که انگار هر لحظه نیروش کمتر و کمتر میشد:هی ...ببین , من نمیدونم جریان چیه هری ولی خواهشا مسائل و قاطی نکن ... من فقط میخواستم سرت کلاه بذارم و پول هاتو بردارم همین , ملانی تنها کسیه که به کشتن فکر میکنه ... اون دیوونه اس
هری دندوناشو بهم فشار داد و با چینی که کنار دماغش میخورد باعث شد فیلیپ بترسه و سعی کنه حرف هایی بزنه که اونو آروم کنه
:چ...چرا دیروز رفتیم خونه ی ورونیکا ? بعد چرا امروز دعوتشون کردی اینجا ? من فکر کردم میخوای اونجا ببینیشون
هری چیزی نگفت و فیلیپ کمی فکر کرد
:دیروز که گفتی بریم خونه ی وِر من فکر کردم میخوای بری LA نمیدونستم من...منظورت اینجاست ب...
هری از جاش بلند شد و سمت در رفت
:داخل خونه اش میکروفن گذاشتم , اینجام گذاشتم و الان فیلم و صداه هارو میبرم اداره ی پلیس ... اونا حتی به قتل پدرمم اعتراف کردن
:چ...چی? قتل , هی هی ...هری , من من هیچکس و نکشتم تورو خدا منو ول کن بذار برم لعنتی تو قول دادی
:همینجا بمون , زیر قولم نمیزنم ....
درو باز کرد
:م..میری پیش پلیس ?
:یه کاری دارم اول باید اونو انجام بدم
........................
لویی روی کاناپه نشسته بود که ادوارد سمتش رفت و کنارش دراز کشید و سرشو روی پاهای لویی گذاشت
YOU ARE READING
LOST
Fanfiction❌COMPLETE❌ ژانر : اجتماعی 💕 ♣All i know is im "LOST" without you♠ _larrycouple _harrytop #1_larry #1_harry #1_Louis #1_onedirection and ...