نامجون در یک حرکت فوق هوشمندانه گلس ( glass ) تلفن همراه لب اردکیِ هویجی رو شکست.
حتی جیمین هم مقابل قیافه کیوت، احمقانه و شکست خورده ای که به خودش گرفته بود، نتونست مقاومت بکنه و خندید.
فکر کنم دیگه موچی متحرک تجربه ( ندادن هیچ گونه وسیله ارزشمندی به دستان تخریبگر و توانگر نامجونِ مقدس ) رو به خوبی درک و لمس کرد!

YOU ARE READING
Carrot & Mint
Fanfiction《تا حالا فکر میکردم اون زیباترین لبخند ها رو داره اما امروز متوجه شدم علاوه بر اون، زیباترین صدای جهان رو هم از آنِ خودش کرده!》 _______________________________________________________ پارت های کوتاه Genre : School life- fluff-Homosexuals romance Cou...