کی برای بخشیدن کسی که اذیتش کرده شرط میزاره باید نهار رو خونه اشون بمونه که این کله هویجی با نوک دماغ قرمز شده اش واسم خط و نشون میکشه؟
(( جیمین! ممنونم اما من همون آدم قبلیم. اگه برای طلاقشون اعصابم خورده به خاطر خواهرمه. من حتی بچگیم هم با پرستار بزرگ شدم و هیچ وابستگی به والدینم ندارم. پس ترحم کردنت رو تموم کن! ))
( میدونی چیه مین یونگی؟ تو محبت کردن دیگران رو ترحم میبینی درحالی که هیچ چیزی برای ترحم کردن بهت وجود نداره! حالا میفهمم چرا مشکلاتت رو به هیچ کدوممون نمیگی! )
YOU ARE READING
Carrot & Mint
Fanfiction《تا حالا فکر میکردم اون زیباترین لبخند ها رو داره اما امروز متوجه شدم علاوه بر اون، زیباترین صدای جهان رو هم از آنِ خودش کرده!》 _______________________________________________________ پارت های کوتاه Genre : School life- fluff-Homosexuals romance Cou...