شب رو به دستور مینِ بزرگ مجبور شدیم تو اتاق مخصوص خودم توی عمارتش بخوابیم!
( اوکی ! من یکی از پولدارترین دوست پسرهای کره جنوبی رو دارم! )
(( دوست پسری که با یه بوسه سرش رو شیره مالوندی و نذاشتی یه لقمه ات کنه!! ))
صدای بلند خنده هاش و هلال های لعنتیش ظاهر شدن.
( بیا بغلم دوست پسر غرغروم! )
بغلش رو با هیچ چیزی عوض نمیکنم!
حالا اگه لب های اردکیش باشه عوض میکنم!!

YOU ARE READING
Carrot & Mint
Fanfiction《تا حالا فکر میکردم اون زیباترین لبخند ها رو داره اما امروز متوجه شدم علاوه بر اون، زیباترین صدای جهان رو هم از آنِ خودش کرده!》 _______________________________________________________ پارت های کوتاه Genre : School life- fluff-Homosexuals romance Cou...